آبان بهاری
روزهای خسته پاییز
تشنه تر از پیش می گذرند
ودراین آبان بهاری
دلتنگ گریه آسمانیم
چشم به راه
- ۰ نظر
- ۲۳ آبان ۹۶ ، ۰۹:۳۴
- ۵۳ نمایش
روزهای خسته پاییز
تشنه تر از پیش می گذرند
ودراین آبان بهاری
دلتنگ گریه آسمانیم
چشم به راه
صادراتم همه لبخند وخوشی
وارداتم همه اندوه وغم است
به گمانم که کسی می گوید
هرچه غم آمده بر بنده کم است
صبح با خنده خود
می رسد و از ره و می گوید که
نگران شب و این ظلمت بسیار مباش
آخر کار به دست خورشید
نور در گیتی خاکی پخش است
با امید بسیار
چشم درراه رهایی باش
یادتان باشد که در راه حرم
ماندگان از راه را یاد آورید
در حریم حضرت ارباب عشق
عاشقان ماه را یاد آورید
زمان اندوهناک و دل غمین است
پر از غصه سراپای زمین است
به یاد کاروان زخمی عشق
بسوز ای دل که امروز اربعین است
بازبر می خیزم از راهی غریب
مانده ام با حس دلخواهی غریب
می رسی از راه و دل گوید به من
ای عجب ماهی و همراهی غریب
روزهای خسته ی پی در پی غمگین وسرد
بی حضور سبزتان بسیار مشکل می روند
مرا با خاک یکسان کرد
وقتی رفت از دستم
جوانی را
زکف دادم
نمی دانم
چسان ماندم
ماچشم به راهان بهاریم ونترسیم
از باد خزان و شب تار و غم بی حد
آدینه ای از جانب حق بانگ برآید
چند وقتی است که حسابی درگیر تصحیح و آماده سازی چند مجموعه شعر از شاعران گمنام و کمتر شناخته شده هستم و واقعا شرمنده دوستانم که همراهشان نبودم
انشالله بعد از این در این پاییز بهاری که در نیمه آبان هستیم و هنوز نمی باران نباریده بیشتر در خدمت عزیزان خواهم بود