رها کسی شبیه خودم

فضایی برای فرهنگ وهنر ایران اسلامی

رها کسی شبیه خودم

فضایی برای فرهنگ وهنر ایران اسلامی

بایگانی
آخرین مطالب

سربند

يكشنبه, ۱۷ بهمن ۱۳۹۵، ۰۸:۲۹ ق.ظ

دلم برای سربند سرخ یا زهرا (س) تنگ شده حسین شب آخر دنبال سربند یا زهرا (س) می‌گشت خودش می‌گفت مادر ندارد و پدرش را هم چند ماه پیش از دست داده.

سربند که ساده و بی ریا روی پیشانی آفتابی سپاهیان خورشید می‌نشست تا خورشید آسمان بتواند لحظاتی به نور افشانی بپردازد.

دلم برای سربندهای دسته دسته سرخ و سبز و سفیدی که ذکر مقدسی روی آن‌ها نقش بسته بود تنگ شده برای لحظاتی که سربندها را می‌گرفتیم کیومرث عادت داشت ب هسربندش عطر یاس بزند و همیشه دنبال یا زهرا (س) بود و می‌گفت با عطر یاس توی کوچه‌های تاریک مدینه قدم می زنم و با گنجشک‌های آن‌جا درد دل می‌کنم.

قدرت الله علاقه‌ی عجیبی به سربند قرمز داشت وقتی سربند سرخ یا حسین (ع) را گرفت گوشه‌ای دنج نشست و روضه‌ی علی اکبر (ع) را خواند آرام آرام گریه‌هایش را با زمین تقسیم کرد نسیم هم کنارش نشست و با او یا حسین (ع) گفت و گریست و عطر سیبی را روی سربند او پاشید.

مصطفی به آسمان خیره شده بود سربندش را نسیم توی هوا تکان می‌داد توی گوشش گفتم چیه تو که سربندت را گرفتی می‌خواهی برایت ببندمش لبخندی زد او سربند مرا بست و من سربند او را روی پیشانی‌اش محکم کردم همین‌طور سربندمان را می‌بستیم آرام صلوات فرستادیم گفتم مصطفی چی شده بود دستی روی سربندش کشید و گفت وقتی می‌آمد مجتبی پسردایی عباسم که شهید شده خانه ما بود سربندی دایی‌ام را بسته بود گوشه‌ی آن خونی بود گفت می‌خواهد به جبهه بیاید.

آن شب گذشت بعد از شب سرخ عملیات سراغش را گرفتم گفتند پرستو شده رفتم دیدمش گوشه سربندش قرمز شده بود خون بود.

دلم برای سربند تنگ شده بود واقعاً به آدم هویت می‌داد انگار آن‌ها که سربند داشتند از دیگران جدا بودند نمی‌دانم، سید رضا می‌گفت انگار خداوند برای آن‌ها که سربند قرمز می‌بندند امتیاز قائل است.


سربند آسمانی‌ترین پیشانی بند دنیاست که فرشته‌ها از روی آن پیشانی خورشیدی پرستوها را می بوسیدند.

چند روز پیش به گلزار که رفتم پیشانی بند مصظفی را دیدم دلم هری ریخت پایین توی کوچه پسکوچه صورتم اشک راه افتاده بود. عکسش را عوض کرده بود و عکسی که خودم کنار خاکریز از او گرفتم گذاشته بودند دلم شکست آهی کشید تنها یک جمله گفتم باور کنید مصطفی یادش بخیر چه سربندی با هم بستیم راستی مصطفی دلم برای سربند سرخ یا زهرا (س) تنگ شده.

7/5/83
 
  • موافقین ۰ مخالفین ۰
  • ۹۵/۱۱/۱۷
  • ۱۸۶ نمایش
  • مهدی طهماسبی دزکی

نظرات (۰)

هیچ نظری هنوز ثبت نشده است
ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">
تجدید کد امنیتی