رها کسی شبیه خودم

فضایی برای فرهنگ وهنر ایران اسلامی

رها کسی شبیه خودم

فضایی برای فرهنگ وهنر ایران اسلامی

بایگانی
آخرین مطالب

۵۷ مطلب در آذر ۱۳۹۶ ثبت شده است

دستی به بالا می برم امشب دعای من ، تویی

در حس و حال خسته این ربنای من ، تویی

باور نمی کردم ولی یک دست هم دارد صدا

وقتی که دست من تویی وقتی صدای من ، تویی

می آیی از سمت سحر از آن طرف تر از خطر

پنهان تویی ظاهر تویی این صفای من ، تویی

مثل شب پاییزی ام باغصه های پشت هم

احساس های مانده در این روزهای من ، تویی

دستم به دامان تو ای لیلی ترین دلربا

مجنون من در بیستون تا همنوای من ، تویی

جغرافیای آرزوهای منی در مرز های همدلی

دستی به بالا می برم امشب دعای من ، تویی

  • مهدی طهماسبی دزکی

مرا با غصه عهدی ناگزیر است

دل من خسته وغمگین پیر است

ولی با این همه درد آشنایی

بگو شیرم من و این شیر شیر است

  • مهدی طهماسبی دزکی

شکسته خاطرات خسته ی من

چه می داند دل بشکسته ی من

مپرس از من که راه آسمان کو

چه پرسی زبال بسته ی من

  • مهدی طهماسبی دزکی

مانند

۱۴
آذر

دلبسته خاکیم پر و بال نداریم

مانند گذشته اثر وحال نداریم
  • مهدی طهماسبی دزکی

نشان از یک دل عاشق رسیده
کتاب شوق را ناطق رسیده
بگو با شیعیان میلاد ناب
امام جعفر صادق رسیده



شادباش ولادت حضرتش صلوات

  • مهدی طهماسبی دزکی

خورشید زمین وآسمان ها آمد
پیغمبر نور و شوق جان ها آمد
درهفدهم ربیع الاول از  راه
پیغمبر مهر و مهربان ها آمد


شادباش ولادت حضرتش صلوات

  • مهدی طهماسبی دزکی

دلباخته

۱۳
آذر

دل در حرم بهار می ماند وبس

از عشق و امید می خواند وبس

در جام شهادت است کان را هر دم

دلباخته حسین می داند وبس

  • مهدی طهماسبی دزکی

می رفت

۱۳
آذر

می رفت به راه کهکشان ها می رفت

مانند یلی به بی کران ها می رفت

در لحظه آخرین غریبانه وگرم

با حس غریبی از شهیدان می رفت

  • مهدی طهماسبی دزکی

تقدیم به روح بلند شهید حاج منصور عباسی هفشجانی

بازمزمه ای به باور عشق رساند

بر خیل غیور و یاور عشق رساند

در این لحظات آخرین با صد شوق

خود را به مقر لشکر عشق رساند

  • مهدی طهماسبی دزکی

من ورفیقم

۱۱
آذر

غریبم که در خاک ماندم

غیورم از آن پاک خواندم

رفیقم رها شد رهاتر رهاتر

زما رفت بیرون فراتر فراتر

سکوتم در این لحظه های غریبی

ببینم در این های های غریبی


  • مهدی طهماسبی دزکی

مکدر نخواهم رفیقم در اینجا

که غمگین و افسرده ماندم

تو ای رفته تا بی نهایت ببینم

چسان سرد وپژمرده ماندم

  • مهدی طهماسبی دزکی

فکر آنند

۱۱
آذر

روزها در گذرانند

ولی این عده

فکر آنند که همواره در اینجا

هستند

  • مهدی طهماسبی دزکی

به گلهای مصنوعی می مانند

نه رنگی

نه بویی

نه چهره دل آرای شوق انگیزی

چه می گویند

این دنیا زدگان بی مقدار

  • مهدی طهماسبی دزکی

دلم آسایش دیروز را امروز می خواهد

تجلی های خوبی در دل دیروز می خواهد



  • مهدی طهماسبی دزکی

این روزها

۰۹
آذر
دل مکدر شد بدون روی تان این روزها
عشق می آید ببین بر سوی تان این روزها
ای امام لاله های همنفس با سرخوشی
کاش می گشتیم ما در کوی تان این روزها
از تمام این دروغ وکینه و دلواپسی
دل امان  آورده سمت خوی تان این روزها
با تمام بی کسی ها در نسیم یادتان
بر مشام دل رسیده بوی تان این روزها
وارث رافت پناه هشتمین خورشید عشق
شد دل غمگین ما آهوی تان این روزها
تا به کی در پشت ابر غیبتی خورشید من
دل مکدر شد بدون روی تان این روزها
  • مهدی طهماسبی دزکی

چشم ها بسیار در راهند ای خورشید من

عشق ها نام تو می خواهند ای خورشید من

سروها شهر از چشم انتظاری زیاد

از غم و درد من آگاهند  ای خورشید من

این شهیدان به خاک افتاده در راه شما

عاشق آن روی دلخواهند ای خورشید من

ظلمهای در جهان هرچه قوی بودند در پیش شما

کمتر از یک ذره کاهند ای خورشید من

روزهای بی شما بر ما غریب و بی صدا

مظهر احساس جانکاهند ای خورشید من

هر طرف از این زمین خسته بادردی غریب

چشم ها بسیار در راهند ای خورشید من


  • مهدی طهماسبی دزکی

مردترین مرد زمین می رسد

معنی آیات مبین می رسد

تا که پر از شوق کند شهر را

عشق هم آوای یقین می رسد

بر لب خود خنده و در مشت تیغ

رهبر اعجاز چنین می رسد

پشت وپناه همه مردان عشق

بهر مدد کاری دین می رسد

در سحر همنفسی با خطر

مردترین مرد زمین می رسد



  • مهدی طهماسبی دزکی

به شوق دوست غوغا می کند دل

خودش را اهل دریا می کند دل

چو می گویند فردا می رسی تو

مرا دعوت به فردا می کند دل

  • مهدی طهماسبی دزکی

رسیده مژده دلخواه انگار

به امید دلت ناگاه انگار

علیرغم حضور سرد پاییز

بهاری می رسد از راه انگار

  • مهدی طهماسبی دزکی

به نام نامی گل بیا با عشق برگرد

تو ای معنای امید تو ای تنها ترین مرد

بیا از کوچه باغ غریبی ها گذر کن

بیا این غیبت تو به دلهامان چها کرد

ببین هر لحظه انگار دل ما غصه دار است

شبیه لحظه های غریب و ساکت وسرد

همیشه چشم در راه که بازآیی تو از ره

غریبانه دلم را به سمت عشق آورد

طبیبانه بیاتو به دیدار عزیزان

که مانده در دل ما هزار افسوس و صد درد

امام سربلندی فدایت هرچه دارم

به نام نامی گل بیا با عشق برگرد


  • مهدی طهماسبی دزکی