رها کسی شبیه خودم

فضایی برای فرهنگ وهنر ایران اسلامی

رها کسی شبیه خودم

فضایی برای فرهنگ وهنر ایران اسلامی

سلام خوش آمدید

۷۸ مطلب در دی ۱۳۹۶ ثبت شده است

همه آمده بودند

دلیرانه و آماده در این راه

زن ومرد

همه زنده دل و مشت گره کرده بگویند

که ما حافظ دینیم

که ما حافظ این نخل تنومند غیوریم

و ما با دل وجان

در ره دین و وطن و هستی مان

جان بفشانیم

تو ای اجنبی بی سر و بی پا

برو از سمت دگر

خانه ما

مهد دلیران و غیوران و بزرگان دلیر است

که آوازه انگیزه شان

همچو دلیرانه شیر است

  • مهدی طهماسبی دزکی

عزت مرامان زمین شوق آفرینند

اهل دیار نور و احساس یقینند

این خیل دریا دل به پای انقلابند

همواره باجان ، جان فدای انقلابند

دشمن بدانند نور خاموشی ندارد

خون شهیدانمان فراموشی ندارد

این کاروان از جبهه های عشق باشند

همصحبتان بی صدای عشق باشند

عزت مرامان یک نفس با نور باشند

باعشق در هرجا حتی المقدور باشند

  • مهدی طهماسبی دزکی

هر روز می نویسیم با غیرتی دوباره

جان می دهیم با سر در راه عزت و دین

لعنت به هرچه نامرد تا روز حشر باشد

لعنت بر این گروه بی غیرت و بد آیین

  • مهدی طهماسبی دزکی

مایادگار عشقیم در روزهای مردی

ما یادگار دردیم در پهنه ی ارادت

ای فتنه گر بترس از روزی که باز بینی

هم غیرت غیوران در حالت عبادت

ما مرد کارزاریم این را امام ما گفت

لعنت به آمریکایی این را مبر ز یادت

  • مهدی طهماسبی دزکی

ای فتنه گر تو هستی از صهیونیست بد ذات

یا آمریکایی پست یا بی حیا سعودی

اما بدان که ما را در راه حق دوباره

با حس جاودانه همراه هم نمودی

همچون حباب برآب ویران شویم تو اینک

گویی که در جهان مردانگی نبودی

  • مهدی طهماسبی دزکی

از ما بگوبه دشمن ترسوی بی مروت

این امت دلاور دارند یاد حیدر

جان می دهیم اما ذلت نمی پذیریم

ما مردمان عشق در سایه سار رهبر

ما اهل درد و عشقیم فرزند صبح طوفان

همچون شهید هستیم آزاده و دلاور


  • مهدی طهماسبی دزکی

دلهای ما شکسته از دست این جماعت

اما هنوز هستیم ما در میان میدان

یارب به حق قرآن ما را توان حق ده

تا همچو مرد باشیم با غیرت شهیدان

  • مهدی طهماسبی دزکی

پس از همراهی بد آمریکایی

سعودی ها نموده همنوایی

پر از حس نفاق آلوده ای بود

تمام اغتشاشات کذایی

  • مهدی طهماسبی دزکی

نگاهم روضه خوان محتشم بود

برای وسعت غم دیده کم بود

چنان با غصه و غم همنواشد

گمانم این دلم همزاد غم بود

  • مهدی طهماسبی دزکی

هوای گریه و غمناله دارم

پر از احساس سرد انتظارم

ببین هم لهجه بامردان غیرت

عطشناک نگاهی بیقرارم

  • مهدی طهماسبی دزکی

شب و اندوه و درد بی نهایت

من و غمگفته های این حکایت

بپرس از اشکهای خسته من

روایتهای این غمگین روایت

  • مهدی طهماسبی دزکی

عشاق

هم به حادثه ها

دل نبسته اند

چشم انتظار آمدن

ماه هستی

اند


  • مهدی طهماسبی دزکی

بیگانه را مخواه که همراه ما شود

در راه عشق همنفسی آشنا شود

هرگز مخواه آن که سیاه است قلب او

با شستن وتلاش شما چون طلا شود

ذات خراب اجنبیان تا همیشه هست

هرگز مخواه تاکه ز ذاتش جدا شود

دلسوز ما نبوده و هرگز نبوده اند

اکنون مخواه غم خور این لحظه ها شوند

این دشمنان بد نفس و بدقلق هنوز

مانده است تا به بودن ماها رضا شود

برخیز قامت علوی را ببند پیش

ازآن که خاک غیرت ما کربلا شود

ما اهل حق و درد و ولا و ولایتیم

بیگانه را مخواه که همراه ما شود

  • مهدی طهماسبی دزکی

بازهم آمده بودند علی اکبر ها
جان فدای قدم رهبرمان با سرها
هر طرف باز خروشی به ولایت خواهی
نعره عشق نشیند به دل دفتر ها
مردها آمده بودند به لب یا مولا
ذکر زهراست ببین زمزمه دخترها
گوییا حال غریبی است رها باید رفت
باشکوه غزلی سرخ ازآن یاورها
جان مان هست فدایی خدا و قرآن
بازهم آمده بودند علی اکبر ها

  • مهدی طهماسبی دزکی

دیدند خفتگان زمین تا خروش دی

روزنهم تمامی آن جنب و جوش دی

بعد از اهانتی که نمودند خائنان

غیرت نموده ساقی غیرت فروش دی

مردم به یاد لاله در خون نشسته ای

آماده آمدند در آن سرخ پوش دی
تا صبح حشر غیرت شان را نشان دهند
آویزه ای نموده یقین تا به گوش دی

  • مهدی طهماسبی دزکی

بگذار بنویسم برایت بی بهانه

از حس و حالی ساده اما شاعرانه

ای موج خیز تا خدا رفته دلاور

ای عشق را در جان و جسم تو نشانه

طاقت ندارد این کلام خسته من

گوید به وصف آن همه غیرت ، ترانه

مادر برایت بی نهایت گریه کرده

با مویه های خسته و سرد شبانه

بگذار بنویسم کجا بودی کبوتر

در آستان عشق داری آشیانه

ای اسوه ی مردان مرد سالها بعد

مردانه می خوانی برایم از جوانه

دلتنگی ام دارد مرا غمگین نماید

بگذار بنویسم برایت بی بهانه


  • مهدی طهماسبی دزکی

باز رسم الخط دلداری ما عشق گل است

اولین جمله بیداری ما عشق گل است

ما بهارانه ترین زمزمه تاریخیم

اوج بر بودن سرداری ما عشق گل است

 مصحف آیه به آیه عطشی بی پایان

بر چنین لحظه غمخواری ماعشق گل است

با همه غصه و اندیشه و تنهایی و غم

عامل رفع به بیماری ما عشق گل است

بازخوان نفس صبح حماسی سحر

در نظرخواهی و غم داری ما عشق گل است

بین این عشق و دمشق است تجلی امید

باز رسم الخط دلداری ما عشق گل است




  • مهدی طهماسبی دزکی

در پگاه همنوایی با سحر

ازشب دلخسته

شستم

دست را

  • مهدی طهماسبی دزکی

ای دل

رها کن

خاک را

افلاک

باشد منتظر

تا در قدوم پاک تو

بخشد تمام خویش را

  • مهدی طهماسبی دزکی

صبح سحر بوی خطر می رسد

بوی خطر صبح سحر می رسد

می رسد از کوچه صدایی نجیب

بانگ زند بانگ به فتح قریب

زنده شود جان حماسی ما

رشد کند حس احساسی ما

کم کمک از خاک جدا می شویم

همنفس شهر خدا می شویم

بادل غیرت نسب بیقرار

وه که به پایان رسد این انتظار

ما وشهیدان بلا سرخوشیم

همنفس اهل سرخوشیم

بانفسی با مددی تازه تر

نقش زند از عددی تازه تر

نقش ولا نقش نگین گل است

کرب وبلا نقش نگین گل است



  • مهدی طهماسبی دزکی

باز می خوانم برایت شعر شیر

شعر مردان حماسی دلیر

شعر سنگر شعر گریه شعر رنج

از نگاه ساکت مجنون پیر

زنده ام با خاطرات زخمی ام

ای شما دریا دلان بی نظیر

ای دلیران دیار اشک و آه

شیرمردان مانده روز غدیر

دستهای خالی ام را بنگرید

دستهای بسته اما دست گیر

ای صبوران به خون آذین شده

ای حماسی ای غیوران دلیر

بر سرو روی نشسته گرد غم

بی شما چون چهره مجنون پیر

  • مهدی طهماسبی دزکی

ما مست ولای مرتضاییم به شوق

از خیل غیور کربلاییم به شوق

آقای غیورمان به امید خدا

فریاد بزن به سربیاییم به شوق

  • مهدی طهماسبی دزکی

هنگام حضور دلبری امروز است

اسرار سرور حیدری امروز است

ای زنده دلان عالم یکرنگی

میلاد امام عسکری امروز است

  • مهدی طهماسبی دزکی

آمد خبری که وقت نورافشانی است

هنگامه شادمانی و گل خوانی است

با آمدن امام گلهای ، همه جا

از نور امام عسکری نورانی است

  • مهدی طهماسبی دزکی

برای شهید علیرضا جیلان به پاس سالیان باهم بودن

 

هنوز باورم نیست که چهل روز است که از زمین دل کنده ای و پر در آسمان بی کران گشوده ای

 

هنوز حالت دقایق اولیه خبر شهادتت را دارم حالتی میان باور و انکار

 

  حالتی که پیشتر  رزمندگان دوران دفاع مقدس  از آن برایمان گفته بودند  ولی تجربه اش واقعا سخت بود

 

هنوز لبخندهای ملیحانه تو را باخودم دارم با همان حجب وحیای مثال زدنی ات

 

بیش از دو دهه  همراهی ، همدلی و همگامی  از تو خاطرات فراوانی را برای من ترسیم کرده اما حریم شناسی و حرمت گذاری ات بیش از حرکت دیگری مرا شرمنده ومجذوبت می کند

 

علی رضای من تو یکی بودی از خیل ما که در لحظه ای موعود تصمیم قطعانه ات را گرفتی  و از خاک تا افلاک را به مدد دم مسیحایی سید وسالار شهیدان  در یک نفس پیمودی .

 

علیرضای عزیزم تو اسوه ای نه اسطوره تو قهرمانی نه ابرمرد  تو به ما نشان دادی در روز قحطی بالا و پر هم می توان تا بی نهایت رفت

 

شبی که در خیمه فاطمیون همه بودند عکست را که دیدم پاسست کردم و افتادم وگفتم 

همی گفتم رفیقی تا به منزل

نفهمیدم رفیق نیمه راهی

 

هنوز باورم نیست یک اربعین از شهد نوشی شربت شهادتت گذشته هرچند تو خود عاشق اربعین بودی

 

حرفهایم زیاد است و نای ونفسم کم

 

علی رضای گلم برادرم همراهم بگذار آخرین حرفهای من وتو در عاشورای امسال در کنج سینه ام بماند انشالله به موقع آنها را خواهم گفت  از تو به پاس این بیست ووخورده سال رفاقت یک خواهش دارم ای چفیه بردوش راست قامت در محضر ارباب بی کفن حضرت سیدالشهدا (ع) سلام تک تک دوستان را عرضه دار و دعایمان کن  دعا برای عاقبت بخیری


 


  • مهدی طهماسبی دزکی

ببار ای ابر باران خیز غمناک

بیا اینجا کسی فکر کسی نیست


  • مهدی طهماسبی دزکی

نگاهم را به یاران می سپارم

دلم را دست باران می سپارم

به امیدی که دل شاداب گردد

سرم را بر شهیدان می سپارم


  • مهدی طهماسبی دزکی

عشق می داند که من آیینه دار رفتنم

در طریق مهرورزی بی قرار رفتنم

آن قدر محو جمال حضرت دالدار شد

این دل غمگین که گوید یادگار رفتنم


  • مهدی طهماسبی دزکی
بایگانی