گذری بر حیات طیبه مرحوم آیتا... العظمی آسید ابوالحسن مدیسهای اصفهانی(ره)
به قلم: مهدی طهماسبی دزکی
بیگمان حضرت آیتا... العظمی آسید ابوالحسن مدیسهای اصفهانی یکی از نامدارترین و استوارترین چهرههای رهبریت دینی در چند قرن گذشته تاریخ تشیع در این مرز و بوم به شمار میرود. شخصیتی که استوانهای علمی و فقهی و شکوه مرجعیت دینی در حوزه نجف اشرف بوده است. مرحوم حضرت امام خمینی(ره) در مقدمه تحریرالوسیله سید را سیدالحجة و فقیه اصفهانی مینامد.[1]
وی در خاندانی که اصالتاً از سادات موسوی بهبهان بودند در قریهی مدیسه اصفهان چشم به دنیای فانی گشود. در باب سال تولدش بین صاحبان تواریخ اختلاف نظر است اما صاحب کتاب سراجالمعانی در اینباره مینویسد: «بنا بر قول کثیری از صاحبان رجال و تراجم تولد آن بزرگوار به سال 1284 هجری قمری در قریهی مدیسه واقع در جنوبغربی فلاورجان از قرای اصفهان در مهد فضل و دانش بوده است.[2]
هرچند که خاندان وی از مردمان اهل فضل و دانش بودهاند اما پدرش سید محمد با علم و دانش سر و کار نداشته. آغاز طلبگی مرحوم در دوران صباوت و کودکی در قریه مدیسه بوده که مشغول آموختن مقدمات و تحصیلات ابتدایی بوده است.
پس از به پایان رساندن تحصیلات آغازین و مقدماتی در مدیسه سید آهنگ رفتن اصفهان میکند. «برای تکمیل تحصیلات قصد رفتن به اصفهان را داشته با مخالفت پدر روبرو شده اما با اصرار و ابرام فراوان پدر را راضی می نماید.[3]
پس از کسب رضایت پدر سید ابوالحسن با شوق و ذوق فراوان راهی اصفهان میشود. «در 14سالگی حجرهای در مدرسه صدر اصفهان میگیرد.»[4]
بعد از ورود سید ابوالحسن به اصفهان، حضرت ولیعصر(عجل ا... تعالی فرجه الشریف) عنایات خاصه خویش را در قبال وی بروز میدهد که نمونهی آن در منابع و مأخذ اطلاعاتی زندگی و سیره سید ابوالحسن آورده شده است.
آقا سید ابوالحسن از سال 1298هـ.ق تا «چهاردهم شهر ربیعالاول 1308هـ.ق در اصفهان ماند.»[5] و در حوزهی اصفهان در تحت نظر بزرگانی نظیر آقا سید محمدمهدی نحوی ادبیات عرب، آخوند ملامحمد کاشی فلسفه و حکمت سید محمدباقر درچهای معقول و منقول و میرزا جهانگیرخان قشقایی فلسفه و اخلاق ابوالمعانی شیخ محمد کلباسی فقه و اصول سید محمدهاشم چهارسوقی[6] را آموخت.
اساتیدی نامآور و مهذب که جرعهجرعه عشق و معرفت و علم را در کام سید جویای علم و اندیشه ریختند و از او استادی زبردست ساختند و تا آنجا در این رابطه ساختن شخصیت و شاکلههای علمی و اندیشهای سید پیش رفتند که وقتی سید به نجف اشرف مرکز اندیشه و حوزهی گرانسنگ علوم دینی آن روزگار جهان تشیع وارد شد «سید اگرچه در بدو ورود به حوزهی علمیه نجف اشرف خود نه تنها از فضلای تلامذه آیات مذکور محسوب میشد بلکه از مدرسین بنام سطوح آن حوزهی مقدسه بود»[7]
ده سال تمام سید در محضر بزرگان حوزهی اصفهان به خوشهچینی معرفت مشغول بود و در تحت عنایات خاصه حضرت ولیعصر(عجل ا... تعالی فرجه الشریف) آرام آرام مدارج ترقی را طی نمود و تا آنجا جلو رفت که دیگر حوزهی اصفهان یارای برآورده کردن نیازهای علمی و اندیشهای سید جویای عشق و علم را نداشت. کمکم سید بار سفر به عتبات عالیات بویژه به سمت نجف اشرف این مرکز علم و اندیشه اسلامی بست. «روز 14ربیعالاول 1308هـ.ق از اصفهان خارج و روز سهشنبه 11 جمادیالاول همان سال وارد نجف اشرف میگردد و روز 14 همان ماه وارد مدرسهی صدر نجف میگردد.[8] لازم به ذکر است بنا بر نقل صاحب سراجالمعانی مدرسهی صدر نجف همچون مدرسهی صدر اصفهان مجمع علمای نامی و دانشمندان طراز اول بوده است.
پس از ورود سید جوان به حوزه نجف اشرف از محضر بزرگانی خاکی نهاد و آسمانی نفس همچون 1.میرزا حبیب رشتی 2.آخوند ملامحمدکاظم خراسانی 3.علامه سیدمحمدکاظم یزدی صاحب عروةالوثقی 4.میرزا محمد تقی شیرازی مشهور به میرزای ثانی 5.حاج ملا فتحا... شریعت اصفهانی بهرهمند میگردد.
آسید ابوالحسن اصفهانی آنگاه که وارد نجف اشرف گردید هم شاگرد بزرگان و حضرات آیات بود و هم استاد بسیاری از طلاب و نوخاستگان حاضر در نجف «سید اگرچه در بدو ورود به حوزهی علمیهی نجف اشرف خود نه تنها از فضلای تلامذهی «آیات مذکور محسوب میشد بلکه از مدرسین بنام سطوح آن حوزهی مقدسه بود و بعد از اخذ اجازات معتبره از مشایخ مذکور کرسی درس فقه او از برجستهترین محافل علمی جهان اسلام به شمار میرفت.»[9]
سید ابوالحسن اصفهانی صاحب اندیشهای پویا، ذهنی خلاق و تحلیلگر بود و آنقدر پیش رفت که به تعبیر مرحوم آیتا... العظمی بروجردی علم اسلام شد. حضور در صحنهی مختلف بحث و علم و تبلیغ به تدریج از سید شخصیتی آبدیده، مجرب و توانمند و استوار ساخت که به عنوان ذخیرهای الهی در برههای از زمان علم اسلام و مرجعیت دینی را به دوش کشید. هرچند اخلاق ذی طلبگی، سادهزیستی، خاک نهادی و زهد و وارستگی سید بر اثر ارتباط و توسل به اهل بیت(علیهم السلام) همچنان به قوت خود پابرجا بود.
«بعد از رحلت علمایی چون میرزای شیرازی، شیخالشریعه، شیخ احمد کاشف الغطاء، میرزای نائینی و حاج شیخ عبدالکریم حائری یزدی مرجعیت تامه سید از سال 1355هـ.ق آغاز شد»[10]
و این مرجعیت تامه و زعامت تا آخرین ساعات زندگی دنیایی آسید ابوالحسن اصفهانی ادامه داشت و مستدام بود.
آسید ابوالحسن اصفهانی از همان بدو ورود به حوزه علمیه نجف اشرف خوان علمآموزی خویش را گستراند و شاگردان فراوانی را در مجلس درس خویش پروراند. شاگردانی که بسیاری از آنان از چهرههای شاخص و مبرز و شناخته شده حوزههای علمیه نجف اشرف و قم شدند.
صاحب سراجالمعانی در کتاب خود 270نفر از شاگردان و دانشپژوهان مجلس درس آسید ابوالحسن اصفهانی را برمیشمرد. بزرگانی صاحب نام که پراکندگی شهر و دیار آنها از نظر گستردگی وسعت حضور شاگرد از بلاد و استانها و نواحی مختلف کشور ایران اسلامی و بلاد مسلمین درخور توجه است و شاید این گستردگی اقلیمی در مجلس درس کمتر عالمی همچون آسید ابوالحسن اصفهانی جلوهگر و نمایان باشد. معروفترین شاگردان مرحوم آسید ابوالحسن اصفهانی عبارتند از:
1. آیتا... سید محمدتقی بهجت
2. آیتا... سید محمدهادی میلانی
3. آیتا... سید محمدحسن میرجهانی
4. آیتا... شهید سید اسدا... مدنی
5. آیتا... سید جمال الدین طباطبایی
6. آیتا... سید محمد حجت
7. آیتا... علامه سید محمدحسین طباطبائی صاحب المیزان
8. آیتا... سید هبةالدین شهرستانی
9. آیتا... سید عبدالهادی شیرازی
10. آیتا... شهید شمسآبادی
11. آیتا... سید محمود شاهرودی
12. آیتا... شهید سید عبدالحسین دستغیب
13. آیتا... عبدالحسین خادمی
14. آیتا... شیخ عبدالنبی اراکی
15. آیتا... میرزا هاشم آملی
16. آیتا... میرزا احمد آشتیانی
که هریک صاحب تألیفاتی ارزشمند، گرانسنگ و پرمایه هستند و پرداختن به شرح حالات و اندیشههای هریک از این بزرگان و دیگر شاگردان نامی و گمنام مرحوم آسید ابوالحسن اصفهانی میتواند گوشهای از علو درجه سید و زاویهای ناگفته از توانایی علمی و روحانی آسید ابوالحسن را بازگو کند.
آثار و تألیفات
آسید ابوالحسن اصفهانی افزون بر شاگرد پروری و پرورش مردان عرصه علم و عمل قلمی توانا و پویا داشت و آثاری از خود به یادگار گذاشته است. آثاری که از لحاظ علمی حرفی برای گفتن دارند و قابل اعتنا و اتکا هستند.
بنابر تصریح شرححال نویسان آسید ابوالحسن اصفهانی معروفترین و مشهورترین اثر قلمی سید وسیلةالنجاة است «وسیلةالنجاة بنابر فرمودهی خود سید صاحب وسیله (قدس) مأخوذ از رسالهی عملیه و فتوایی معظم له مسمی به ذخیرةالصالحین بوده است»[11]
وسیلةالنجاة به فارسی به وسیله سید ابوالقاسم اصفهانی و ذریعةالنجاة به وسیله شیخ سعادت حسین به اردو ترجمه و منتشر شده است[12]
صاحب سراجالمعانی 30نفر از حاشیهنویسان بر وسیلةالنجاة را معرفی میکند که مهمترین شرح و تفسیر وسیلةالنجاة شرح حضرت امام خمینی(ره) است که به عنوان تحریرالوسیله چاپ و منتشر شده و از دیگر شارحین و شرح نوسیان بر وسیلةالنجاة میتوان به حضرات آیات بهجت، گلپایگانی، مرعشی نجفی، مکارم، فاضل، میرزا جوادآقا تبریزی، میلانی، شاهرودی، خویی، سیدابوالحسن رفیعی و سید محمدحسین حسینی بروجنی که شرح وی به لحاظ تقدم جزء نخستین شروح و حاشیهها بر وسیلةالنجاة به شمار میرود.
از دیگر آثار مرحوم آسید ابوالحسن اصفهانی میتوان به:
1.حاشیه بر عروةالوثقی سید محمدکاظم علامه یزدی
2.شرح کفایةالاصول آخوند خراسانی
3.حاشیه بر کتاب تبصره علامهی حلّی
4.حاشیه بر نجاةالعباد صاحب جواهر
5.رساله عملیهی ذخیرةالعباد
6. رساله عملیهی ذخیرةالصالحین
7. رساله عملیهی انیس المقلدین
8. رساله عملیهی وسیلةالنجاة صغری
9. رساله عملیهی منتخب الرسایل
10. رساله عملیهی مناسک حج
11. رسالهی مصباح الوارثین[13]
12. ذخیرةالصالحین که رساله عملیه آیتا... اصفهانی به زبان پارسی است و در زمان حیات او سه بار به چاپ رسیده بود[14]
آسید ابوالحسن اصفهانی و سیاست
آسید ابوالحسن اصفهانی از حاضرین در صحنههای مختلف سیاسی بود. سیاست را عین دیانت ما و دیانت ما عین سیاست ما ورد زبان و الگوی عملی وی بود. وی با مستکبرین و استعمارگران روباه پیر انگلیس به هیچ عنوان سر سازش نداشت و بارها با آنها در افتاده بود تا آنکه «در سال 1341هـ.ق بعد از تحریم انتخابات فرمایشی ملک فیصل در عراق توسط آیتا... فالمی، ابتدا ایشان و سپس آیتا... سید ابوالحسن اصفهانی نیز همراه مرحوم آیتا... نائینی و عدهای از فقهای حوزههای نجف و کربلا به ایران تبعید شدند»[15]
از سیره عملی آیتا... اصفهانی در فقه سیاسی به موارد زیر می توان اشاره کرد:
1.اعلان جهاد بر علیه انگلیس و فرانسه در زمان جنگ جهانی دوم و همراهی با مجاهدان شیعه و اهل سنت در این پیکار مقدس
2.همگامی با فتوای میرزا محمدتقی شیرازی در انقلاب عراق
3.برخورداری از مواضع سیاسی در قبال فیصل اول حکمران عراق و تحریم انتخابات
4.تبعید به ایران
5.فتوای جهاد با انگلیس وقتی که انگلیس میخواست پایگاههای خود را در بصره حفظ نماید.
6.تحت نظر بودن در قصر عارف آقا در کاظمین
7.حمایت از مبارزان ایران اسلامی در عصر رضاخانی-کشف حجاب
8.حمایت از مستمندان جامعه اسلامی و مبارزه با محتکران در زمان جنگ جهانی
9.مقابله با تهاجم وهابیون و تشکیل کنفرانس اسلامی کربلا به این منظور
10.تکفیر رضاخان به جهت کشف حجاب در ایران[16]
آسید ابوالحسن اصفهانی و عنایات اهل بیت (علیهم السلام)
شاید اغراق نباشد اگر بگوییم عنایات خاصه اهل بیت(علیهم السلام) بر علمای شیعه و جاننثاران مکتب علوی از همان صدر اسلام و تا عصر غیبت صغری و از دوران غیبت کبری تاکنون بیعدد، بینهایت بوده است.
صاحبان تذکره احوال آسید ابوالحسن اصفهانی نمونههای متعددی از عنایات اهل بیت عصمت(علیهم السلام) و بویژه وجود نازنین امام عصر(عجل ا... تعالی فرجه الشریف) در قبال آسید ابوالحسن را برشمردهاند که در اینجا یکی دو نمونه برای تیمن و تبرک ارائه میگردد.
«در کتاب سراجالمعانی از حجتالاسلام حاج سید محمد بروجنی [آیتا... زاده] از نوادگان سید نقل شده که یکی از افراد مورد اطمینان در شبی که مرحوم سید به نجف اشرف وارد شدند در عالم خواب دید که امام العارفین امیرالمؤمنین علی ابن ابیطالب(علیه السلام) تشریف آوردند و کلید دروازه نجف را تحویل سید دادند و رفتند»[17]
عنایات بیحدود امام عاشقان حضرت صاحبالزمان(عجل ا... تعالی فرجه الشریف) درباره آسید ابوالحسن اصفهانی نشاندهنده علو درجه سید و ارادت وی به آستان حضرت ولیامر(عجلا... تعالی فرجه الشریف) است و یکی از افتخارات خاصه آسید ابوالحسن اصفهانی این است که وی یکی از معدود از علماء متأخر است که توقیعی از وجود نازنین حضرت صاحب الامر(عجل ا... تعالی فرجه الشریف) به نام وی صادر شده است. «وقتی وی پس از شهادت فرزندش سید حسن تصمیم گرفت از امر ریاست و زعامت کنارهگیری کند از مردم انزوا بگیرد و درب منزل خویش را بر روی خودی و بیگانه ببندد نامهای از ناحیه حضرت ولیعصر(عجل ا... تعالی فرجه الشریف) برای وی صادر شد. این توقیع به وسیله ثقةالاسلام حاج شیخ محمد کوفی شوشتری که متجاوز از چهل مرتبه به مکه مشرف شده بود برای آیتا... اصفهانی فرستاده شد. متن آن نامهی شریف که در بیت معظم آیتا... اصفهانی قرار داشت بدین مضمون است «ارخص نفسک واجعل مجلسک فی الدهلیز واقض حوایج الناس نحن ننصرک»
یعنی خود را به راحتی در اختیار مردم بگذار و محل نشستن خود را در دهلیز خانه قرار داده و نیازمندیهای مردم را برطرف کن ما یاریت میکنیم[18]
طلوع در بهشت
«داماد معظم ایشان حاج سید میر بادکوبهای نقل نمودهاند که شب دوشنبه نهم ذیالحجه 1356 خدمت آقا رسیدم و به ایشان عرضه داشتم که آقا بدهی شما در نجف زیاد شده است، چه امر میفرمایید؟ گفتند آقا بعد از شنیدن این کلام اشک در چشمانش حلقه زد و گریه نمودند. خطاب نمودم: آقا از چیزی ناراحت هستید؟ جواب دادند: اشک شوق است، زیرا آنچه را از مولایم حضرت امیر(علیه السلام) طلب کرده بودم برآورده شد. گفتم: آقا چه چیز را طلب نموده بودید؟ فرمودند: وقتی به نجف اشرف برای تحصیل آمدم، دستم خالی بود، پس از حضرت امیر(علیه السلام) خواستم هنگامی که نجف را ترک میکنم، دست خالی بروم، ناراحت نباشید، بدهیهای مرا خواهند پرداخت»[19]
و بالاخره روز سهشنبه 9ذیالحجةالحرام1365 آسید ابوالحسن اصفهانی در روی زمین غروب کرد و در بهشت طلوع، زندگی نو و حیات طیبهای دنباله حیات طیبهی دنیا را شروع کرد.
«یک تن از فردوس اعلی سر برون آورد و گفت
هست در فردوس اعلی جای سیدبوالحسن»[20]
منابع مأخذ:
1.سراج المعانی در احوالات امام سید ابوالحسن اصفهانی، سید ناصر حسینی میبدی، انتشارات اردشیر، مشهد1375
2.سید ابوالحسن اصفهانی شکوه مرجعیت، محمد اصغری نژاد، انتشارات سازمان تبلیغات اسلامی، تهران1373
3.شکوه مرجعیت، محمود پوراکبری، نشر مدیا، تهران1382
4.زعامت و کرامت، سید محمدتقی فیاض دستجردی، نشر سهروردی، تهران1383
5.نشریه نور علم، (نشریه جامعه مدرسین حوزه علمیه قم) شماره28، مهرماه1367
مهدی طهماسبی دزکی
1/3/86 بروجن
- ۹۵/۰۱/۰۸