بنالم بنالم چوبلبل به زاری
بنالم بنالم چوبلبل به زاری
(نگاهی به نوحه ها وسوگسروده های میرزا محمد هاشم اختری بروجنی )
نویسنده : مهدی طهماسبی دزکی کارشناس ارشد زبان و ادبیات فارسی
میرزای اختری
نامش محمد هاشم بوده وبنا به نوشته ارباب تراجم وزندگی نامه نویسی متولد سال
1285ه.ق برابر با 1242ه.ش در بروجن است .شغلش صباغی ورنگرزی و شاعری توانا و
غزلسرایی چیره دست بوده و در سال 1336ه.ق بنا بر قطعه ماده تاریخ سروده شده توسط
مرحوم کربلایی حسینعلی صفایی
شد فرو به بحر لا اختری به یاد حق سر برون زد از الا گشت چونکه
مستغرق
ترک جسم خاکی کرد شد به ملک جان ملحق عالم تجرد را داد ازصفا رونق
این سخن صفایی را شد زخامه اش مشتق گفت سال
تاریخش اختری به یاد حق 1336.ق
دیده از جهان خاکی فروبست ورخ در تیره تراب کشید .
اختری را باید شاعر اعتراض وستیزه نامید . آنچه از میان گفته های ریز ودرشت
درباره احوالات او به دست می آید . این است که وی سر ستیز با جریان حاکم زمان خویش
، باورها ونگاههای جاهلانه عامه داشته وبا افراد ذی نفوذ چه از نظر سیاسی وچه از
دید اعتقادی وآیینی به ستیزه بر می خیزد.
چند سال قبل دیوان اشعارش منتشر شد ولی نوحه ها وسوگسروده های وی در آن نبود و علت نگارش این مقاله هم بررسی نگاه این شاعر توانا در نوحه ها ومراثی سروده شده توسط اوست .
وی عشق به خاندان عصمت وطهارت را سرمایه بی پایان خویش می داند
بود مدحتگر اولاد احمد ، اختری نامم چوبلبل می کنم در مدح ایشان روز وشب دستان
یا
شکر خدا که نیست مرا طاعت دگر غیر از درود ومنقبت مصطفی و آل
اختری هم شاعری غزلسراست و هم
مرثیه ها و سوگسروده هایی جانگداز واثر گذار در مصیبت حضرت سیدالشهدا(ع) دارد .
شاید بیشتر شهرت اختری را باید در همین نوحه های اثرگذارش جستجو کرد .اختری در
میان ارباب بیاض و نوحه خوانان به میرزای اختری معروف ونامبردار است .و هنوز که
هنوز است در ایام عزاداری حضرت سیدالشهدا(ع) ویاران با وفایش در دهه محرم ، نوحه
ها وسوگسروده هایش را شور وحلاوتی عاشقانه نجوا می کنند ومی خوانند .وشاید مهمترین
سوگسروده میرزای اختری را باید این نوحه سرشار از حماسه و اندوه دانست که با این
بیت شروع می شود
بنالم
بنالم چوبلبل به زاری
بگریم بگریم چو ابر بهاری
آنچه
که صاحب این قلم از تفحص در بیاضها و دفترچه های نوحه ی نوحه خوانان شهر بروجن
دریافته است این است که میرزای اختری حدود 10نوحه وسوگسروده دارد . نوحه
هایی که سرشار از عاطفه ، حماسه وشور هستند با دم گیره هایی سوزناک وجانسوز
آه
از دل لیلا وای از دل لیلا آخر به خرابه شد منزل لیلا
میرزای اختری در مرثیه هایش
بیشتر روایتگری است که به عناصر شخصیتی شهدای کربلا و رزمندگان عاشورایی و همچنین
شخصیت های برجسته پیام آور این نهضت خونین نگاه ویژه ای دارد وبسامد وپرکاربردی
اسامی شهدای کربلا در نوحه هایش را باید از این منظر بررسی کرد .
وی
در نوحه هایش به نوعی آیینه عزاداری های مردم شهرزادگاهش است .
خروش
ماتم از خلق بروجن رروان تاگنبد میناست امشب
و
عاشقانه به بیان آرای دینی واندیشه های مهرورزانه اش می پردازد
ای
ساربان ای ساربان این طائر قدسی مکان سیمرغ قاف است ای دغا شهپر از او
چندین مبر
ای اختری دست ولا از دامن آل
عبا تا دامن روز
جزا این رشته تمکین مبر
وواقعا
در نوحه هایش سوز وگدازی دارد که بر سر سفره حضرت سیدالشهدا(ع) آموخته وآنسان که
خودش می گوید چون نی نوای اختری امشب بر هردلی شور ونوا دارد
وآرزوی
دفن شدن در وادی السلام عشق ومهرورزی وسربلندی نجف وکربلا را دارد
شاها
نظری جانب این بزم عزا کن برسینه زن وخادم وبرنوحه سرا کن
بر
اختری ای شاه نگاهی زعطاکن
خاک همه را درنجف وکرب وبلا کن
اشعار عاشورایی اختری را باید نتیجه و دستاورد روزهای پر رونق نشست های وانجمنهای ادبی بروجن دانست . روزهایی که نوحه سرایی با بیرقداری میرزا محمد امین دفتری ،میرزای اختری ،حسینعلی صفایی ،میرزامهدی شارق ،میرزااحمد بنا وکیوان وسیار و.... ماندگارترین حضور را در میان اهل ادب و اهل عزا رقم زده است و به حق باید این روزگار عصر درخشان سوگسرایی ومرثیه گویی در شهر بروجن برشمرد
میرزای اختری شاعری است توانا وغزلسرا وبه جز یکی دو مورد مابقی نوحه های باقیمانده از این ادیب گمنام در قالب غزل سروده شده و اوزان نوحه های او ساده وعامه پسند وضرباهنگی فراگیر و دلنشین دارد به گونه ای همه اقشار جامعه آن روز تا روزگار ما همه به نوعی بتوانند از آن بهرمند شوند .
هرچند گاه روحیه ادیبانه میرزای اختری در آفرینش سوگسروده ای مسمط گونه ،غرا و پرطمطراق با این مطلع دیده می شود
آوخ که زبیداد وستم کاری اعدا گردید حسین بن علی بی کس وتنها
نه بود ظهیریش در آن ورطه مهیا نه بود حبیبیش در آن معرکه پیدا
نه بود خلیلیش در آن عرصه میسر
به دلیل همین توانمندی شاعرانگی میرزای اختری است که می توان آرایه ها وصنایع ادبی مختلف را در همین نوحه های اندک به جامانده از او به وضوح نظاره کرد و برخی از این آرایه های ادبی عبارتند از
1.لف ونشر
شهزاده علی اکبرم ای سرو روانم آرام دل و نور بصر ، قوه جانم
2.جناس
در کوی تو مهجورم و از روی تو مغموم بی سلسله موی تو در مویه چنانم
3. مراعات النظیر
علی اصغر ای نوگل نودمیده ایا عندلیب زگلشن رمیده
بنالم بنالم چوبلبل به زاری بگریم بگریم چو ابر بهاری
بی مهر تو ماهم همه روزه به محاق است بی چهر تو برچهره بسی اشک فشانم
4.تضاد
مخالف را به سر اندیشه غم موافق را غم فرداست امشب
5.تلمیح
خروشان عیسی گردون نشین است در افغان آدم وحواست امشب
- ۹۵/۰۷/۱۷