خون گریه می کنم
چهارشنبه, ۲۹ آذر ۱۴۰۲، ۰۹:۵۴ ق.ظ
هرگاه که یکی از دوستان خوشفکر خلاق با ذوق و اندیشمند ما به بهانه های واهی و برچسبهای ناجور کنار گذاشته می شود خون گریه می کنم وقتی محرومیت انباشته را می بینم و رنج ها را با تمام وجود لمس می کنم خون گریه می کنم وقتی با بن بست ارتباط و دیوارهای بلند بی اعتمادی مواجه می شوم خون گریه می کنم وقتی می بینم دوستان شفیق دیروز امروز نمی توانند یکدیگر را یاری و تحمل کنند خون گریه می کنم
رنجم هزار باره فزونتر شود زقبل
وقتی که خوبها همه را بی نشان کنند
بیدار می شوم به امید نگاه دوست
شاید که رنج های مرا ناتوان کنند
- ۰۲/۰۹/۲۹