رها کسی شبیه خودم

فضایی برای فرهنگ وهنر ایران اسلامی

رها کسی شبیه خودم

فضایی برای فرهنگ وهنر ایران اسلامی

بایگانی

برای کارگران معدن طبس

دوشنبه, ۲ مهر ۱۴۰۳، ۱۲:۱۲ ب.ظ

پدرم کارگر معدن بود

غصه اش تا دل افلاک رسید

نالۀ غمزده و غمگینش

چه غریبانه از آن خاک رسید

پدرم حس غریبانۀ سرخ

بر لب غمزدۀ معدن شد

معدن این بار پی کشتن او

بانگ برداشته مرد افکن شد

پدر محترمم را این بار

یک نفس با غم جان اوردند

آه دستان غریب و زبرش

از پی بردن نان آوردند

پدرم مرد شریفی است که او

آخر زندگی اش خوب نبود

کس نپرسید که این مرد غریب

ازکجا بود چه سان بال گشود

 

  • مهدی طهماسبی دزکی

نظرات (۰)

هیچ نظری هنوز ثبت نشده است
ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">
تجدید کد امنیتی