برای سجاد محبی که رفت
شنبه, ۱ دی ۱۴۰۳، ۱۰:۳۹ ق.ظ
دریغا در شبی سرد و پریشان
محبی رفت از پیش محبان
ببین سجاد دل تا نور می برد
تمام آرزو در گور می برد
شب جمعه رها از خاک می رفت
رها گشته سوی افلاک می رفت
رفیقم شاعر و اهل کتاب است
رفیق داستان، همرنگ آب است
پی ترویج دانایی است عمری
پر از شوق هم آوایی است عمری
سفیر واژه های ناب بوده
دلش را در کلامش می سروده
دریغا آخرین روز خزان رفت
محبی ناگهان تا آسمان رفت
- ۰۳/۱۰/۰۱