نگاه دردمند
شنبه, ۲۹ دی ۱۴۰۳، ۰۹:۱۳ ق.ظ
غصه ای دارد
نگاه دردمند لحظه ها
در فراوانی حسرت های شهر
شانه ها
جامانده از بار امینیان زمان
چشم ها
اما پر از احساس های خسته و مصنوعی
می رسد
مردی ز سمت بی کران
می برد ما را به نورآباد عشق
آن طرف تر از تمام حرف های هیچ و پوچ
باز ما را همدل دیروزهای سبز وسرخ
می برد تا دوردست سروها
- ۰۳/۱۰/۲۹