رها کسی شبیه خودم

فضایی برای فرهنگ وهنر ایران اسلامی

رها کسی شبیه خودم

فضایی برای فرهنگ وهنر ایران اسلامی

سلام خوش آمدید

۲۲ مطلب در اسفند ۱۴۰۰ ثبت شده است

آخرین روزهای قرن شمسی است 

سده ای پر از شور و هیاهو که گذشت 

آیندگان بر ما گذر می کنند به قول سعدی

کسانی که از ما به غیب اندرند 

بیایند و بر خاک ما بگذرند 

ساعات خوشی است که مزین به نام حضرت مهدی موعود(عج) است 

امید که سال نو ، نویدبخش ایام خوشی باشد 

باقی بقای شما 

یاعلی مدد

  • ۰ نظر
  • ۲۸ اسفند ۰۰ ، ۱۲:۰۰
  • مهدی طهماسبی دزکی

سپیده سر میر زند

از افق کوی یار

با خودش آورده است

عطر خوش روزگار

خانه پر از آرزو

کوچه پر از گفتگو

دفتر اشعار من

پر شده از بوی گل

می رسد اغاز سال

همنفس لاله ها

عهد من و آفتاب

زنده تر از زنده رود

زنده تر از پیش تر

منتظر صبح قشنگ ظهور

دل به خطر داده ام

  • ۰ نظر
  • ۲۸ اسفند ۰۰ ، ۱۰:۳۳
  • مهدی طهماسبی دزکی

 کاش یک صبح جمعه بگویند

اولین روز نوروز این است

روز دیدار

 روز ظهور است

دوستان خانه ها پر سرور است

کعبه قدقامتی را بخواند

در نماز وصال بهاری

هفت سین زمین پهن گردد

پیش پای تو ای شوق جاری

عهد ها را بخوانند با مهر

عاشقان از سر شوق و عهدی

کاش از راه اینک بیاید

صبح نوروز دیدار مهدی (عج)

  • ۰ نظر
  • ۲۸ اسفند ۰۰ ، ۱۰:۲۹
  • مهدی طهماسبی دزکی

آخرین روزکاری قرن است

حس و حال زمین مثل دیروز

خانه ها گرم شور و هیاهو

کوچه اشنا با پرستو

بچه فکر نوروز در پیش

مادران خانه ها را تکاندند

جیب ها خالی و شادمانند

آخرین روز کاری قرن است

مثل دیروز

هم چون گذشته

می رود رو به پایان یقینا

آخرین روز هم مثل هر روز

می گذارد فقط خاطراتی

کوچه باغ نگاه غریبه

تا همیشه

در این حس و حال است

 

 

  • ۰ نظر
  • ۲۸ اسفند ۰۰ ، ۱۰:۲۵
  • مهدی طهماسبی دزکی

کاش بیاید بهار 

هرچه که دیدیم زمستان غم 

بی کران 

کاش به ما اذن دخولی دهند 

در حرم آفتاب 

منتظر عید نو 

منتظرانیم که سال جدید 

سال نخستین ز قرن جدید 

ناگهان 

سال زمیلادی و هجری شود 

سال خوش دوستی 

سال نکو 

سال به دیدار امیر بهار 

سال شود سال وصالی و بعد 

سال  به دیداری گل 

زنده باد 

 

 

 

  • ۰ نظر
  • ۲۵ اسفند ۰۰ ، ۰۷:۵۲
  • مهدی طهماسبی دزکی

سال به پایان رسید 

ثانیه ها رفته اند 

کودکان 

در پی پوشیدن رخت نو اند 

مادران 

خانه تکانی کنند 

عاشقان 

منتظر روی بهاری تو 

تاکه بیایی و زمین نو شود 

خانه تکانی به دل  ما رسد 

هم قدمت یکصدا 

تا حرم لاله ی بی سر رویم 

  • ۰ نظر
  • ۲۵ اسفند ۰۰ ، ۰۷:۴۹
  • مهدی طهماسبی دزکی

می رسد 

مردی 

که با دستان پر مهر و امید 

می نویسد 

عاشقان 

پایان غمداری رسید 

می نویسد 

از تلاطم های عید واقعی 

از تبسم 

از رهایی 

از ارادت 

صبح عید 

  • ۰ نظر
  • ۲۵ اسفند ۰۰ ، ۰۷:۴۷
  • مهدی طهماسبی دزکی

رنگی

به رنگ عشق دارد

این دل من 

این رنگ 

رنگ آسمانی های شهر است 

  • ۰ نظر
  • ۲۴ اسفند ۰۰ ، ۱۰:۴۴
  • مهدی طهماسبی دزکی

بهانه ای برای توقف نباشیم 

در مسیر رفتن 

دلیلی برای تردد باید یافت 

راه روشن است

و امید بی پایان 

  • ۰ نظر
  • ۲۴ اسفند ۰۰ ، ۱۰:۴۳
  • مهدی طهماسبی دزکی

دفتر ایام ورق می خورد

می گذرد ثانیه ها بی صدا

منتظر آینۀ هستی ام

کاش بیاید بهار

زنده کند خاک را

این دل غمدیدۀ بی باک را

کاش بیاید امید

تازه شود فصل عید

  • ۰ نظر
  • ۲۴ اسفند ۰۰ ، ۱۰:۴۱
  • مهدی طهماسبی دزکی

رعنا جوان کربلا ، اکبر
دارد هوای کبریا ، اکبر
شبه پیمبر آمده اینک
در عرصه شوق و صفا ، اکبر
خیل ملائک محو دیدارش
خاکی ترین مرد خدا ، اکبر
وقت شجاعت های بی پایان
باشد شبیه مرتضی ، اکبر
دست نجیبش پر ز مهر آمد
دارد نشانی از وفا ، اکبر
لیلا شده مجنون چشمانش
دل برده از آل عبا ، اکبر
این نوجوان در منزل زهرا
دارد نشان از مصطفی ، اکبر
دست تهی داریم و می خوانیم
آرامشی بر قلب ما ، اکبر
ای دل بخوان با شوق دیدارش
رعنا جوان کربلا ، اکبر

 

  • ۰ نظر
  • ۲۳ اسفند ۰۰ ، ۰۷:۴۰
  • مهدی طهماسبی دزکی

در خانه ارباب ما ، ماهی منور آمده
شادی کنید ای اهل دل از راه اکبر آمده
در صولتش مثل علی در چهره‌اش شوقی جلی
در منطق و رفتار گل شبه پیمبر آمده

  • ۰ نظر
  • ۲۳ اسفند ۰۰ ، ۰۷:۳۸
  • مهدی طهماسبی دزکی

نیامدم

که نخواندی

بخوان

که بازآیم
منم

غریبه ی در شام بی کسی

مانده

  • ۰ نظر
  • ۲۱ اسفند ۰۰ ، ۱۲:۵۰
  • مهدی طهماسبی دزکی

امروز به عکس تان نگاهی کردیم
از غصه ی دوری شما پر دردیم
از بهر هدیه با سلام و صلوات
ما فاتحه ای برایتان آوردیم

  • ۰ نظر
  • ۲۱ اسفند ۰۰ ، ۱۲:۱۷
  • مهدی طهماسبی دزکی

 

به خیاطان مبارک روز خیاط
همیشه پوشش دلهای تان گرم
همواره در تکاپو چرخ و سوزن
به امید خدای آسمان گرم

  • ۰ نظر
  • ۲۱ اسفند ۰۰ ، ۱۲:۱۶
  • مهدی طهماسبی دزکی

القلب مصحف البصر
قلب بایگانی چشم است
حکمت 401نهج البلاغه

قلب ما آیینه دار چشم هاست
بایگانی بهر کار چشم هاست
قلب ما با واژه های ساخته
مرکز کار و قرار چشم هاست
هرچه می ریزی در او از دیده است
گرمی اش از کار و بار چشم هاست
می توانی آیه آیه نور را
بنگری این افتخار چشم هاست
این کلام حضرت مولای ماست
قلب ما آیینه دار چشم هاست

  • ۰ نظر
  • ۲۱ اسفند ۰۰ ، ۱۲:۱۶
  • مهدی طهماسبی دزکی

واجب نبود اگر سلامی
پاسخ به سلام گشته واجب
ای شیخ عزیز اهل ایمان
پاسخ به پیام گشته واجب
من منتظر جواب هستم
گفتن به کلام گشته واجب

  • ۰ نظر
  • ۲۱ اسفند ۰۰ ، ۱۲:۱۱
  • مهدی طهماسبی دزکی

کاش می شد به زیارت برویم
دلمان حال و هوایی دارد
سفره ای در دل کوه
در کنار بن پیر
پیش سرپیر
به امیدتمنای خوشی است
نام سلطان، امیر دل ماست
ما در آن وادی نور
آن سوی قلب صبور
حس و حالی داریم
کاش می شد به زیارت برویم

  • ۰ نظر
  • ۲۱ اسفند ۰۰ ، ۱۲:۰۹
  • مهدی طهماسبی دزکی

 

در شلمچه پیش یاران بوده ای
آشنای دوستداران بوده ای
در هجوم واژه ی سرد زمین
مژده ای از نوبهاران بوده ای
در میان جمعی از دریادلان
هم‌نفس با بیقراران بوده ای
خوش به حالت شیخ ما که این زمان
در طواف پاسداران بوده ای
در شهیدانه ترین احساس من
در شلمچه پیش یاران بوده ای

  • ۰ نظر
  • ۲۱ اسفند ۰۰ ، ۱۲:۰۸
  • مهدی طهماسبی دزکی

به طواف شهدا رفتی و فریاد زدند
بی تخصص منما هیچ کسی را تو مدیر
هست فرهنگ و هنر مأمن آزاده دلان
مست صهبای حسینی است به آیین غدیر
اندکی حوصله و فکر و تامل خوبست
تا در آینده نگردید به اندوه اسیر
فصل آیینه شدن موسم کار است و عمل
پی باتجربه در جبهه اسلام بگیر

  • ۰ نظر
  • ۲۱ اسفند ۰۰ ، ۱۲:۰۷
  • مهدی طهماسبی دزکی

یادگاری از شهیدان این منم
دم ز یاران غریبم می زنم
توی موسیقی سرخ انتظار
این منم آیینه دار ذوالفقار
نقشی از پروانه ها دارد دلم
طرحی از درد آشنا دارد دلم
می نویسم داستان عشق را
می شناسم من زبان عشق را
شاعرم من مرثیه خوان حسین
من گدای خوان احسان حسین
مستند های زمینی ساختم
سینه را با شوق حق پرداختم
من علمدار سپاه عاشقی
آشنایم با نگاه عاشقی
سالیانی در طواف لاله ها
یافتم من انعطاف لاله ها
حالیا این تجربه در این دیار
شیخ ما از چه نمی آید به کار
مرد میدانم که دارم تجربه
من غزلخوانم که دارم تجربه
جبهه فرهنگی اسلام را
یاورم تا موقعی هستم به پا
عرصه فرهنگ جای مردهاست
آشنای حرف ها و درد هاست
این زمان هنگام کار است و عمل
کار مردان دیار است و عمل
نیست وقت آزمون و امتحان
الامان گفتیم یا شیخ الامان
حرف آخر را زدم تا وقت خود
آن زمان که موقع مردانه شد

  • ۰ نظر
  • ۲۱ اسفند ۰۰ ، ۱۲:۰۶
  • مهدی طهماسبی دزکی

برای دیدن بهار 

کمی به سبزه فکر کن 

رهاتر از نسیم شو 

برو به دامن چمن 

بخوان بخوان 

تغزلی به رنگ اشتیاق گل 

شبیه جاری زمان 

به رنگ ها سلام کن 

بهار حس ساده را 

به بوستان نشان دهد 

  • ۰ نظر
  • ۰۷ اسفند ۰۰ ، ۱۱:۱۹
  • مهدی طهماسبی دزکی
بایگانی
آخرین مطالب