رها کسی شبیه خودم

فضایی برای فرهنگ وهنر ایران اسلامی

رها کسی شبیه خودم

فضایی برای فرهنگ وهنر ایران اسلامی

سلام خوش آمدید

۱۰ مطلب در فروردين ۱۴۰۱ ثبت شده است

مادرم می کشد نقشی از گل 

بر روی قالی تازه خود

می شود قالی تازه انگار 

باغی از نقش و رنگ 

و ترانه 

مادرم قالی کشیده 

رنگ در رنگ و بس شاعرانه 

  • ۰ نظر
  • ۳۱ فروردين ۰۱ ، ۱۲:۵۶
  • مهدی طهماسبی دزکی

شهر آهسته بیدار می شد 

کوچه ها 

مثل هر روز ساکت 

ناگهان خانه ها پر شد از عطر 

عطر روییدن روی خورشید 

در بهاری ترین بامدادان

عطر خورشید با عطر نرگس 

خانه ها را پر از شوق می کرد 

  • ۰ نظر
  • ۳۱ فروردين ۰۱ ، ۱۲:۵۱
  • مهدی طهماسبی دزکی

ای دل انگیزی شاعرانه 

ای پر از شوق و اعجاز و ایمان 

در حریم اهورایی دل 

وقت آن است 

هم پای خورشید 

بار از خاک بر دارم اینک 

دست من را بگیر ای پر از گل 

تا دلم را به دست آرم اینک 

  • ۰ نظر
  • ۳۱ فروردين ۰۱ ، ۱۲:۴۹
  • مهدی طهماسبی دزکی

صبح فریاد دیدار دارد 

با دل خسته ام کار دارد 

یک نفر می رسد سبز و ساده 

با خودش شوقی از یار دارد 

  • ۰ نظر
  • ۳۱ فروردين ۰۱ ، ۱۲:۴۷
  • مهدی طهماسبی دزکی

مجمع عاشقان خورشید است 

این که سرشار شوق و امید است 

با سلامی چنین کریمانه 

روز ما روز شادی و عید است 

السلام علیک یا ثامن 

مهرتان بی کرانه باریده است 

دست تان چون حسن پر از مهر است 

این کبوتر امید را دیده است 

ضامن آهوی دلم باشی 

بر دلم شوق عشق پاشیده است 

هر کجا نامتان روان باشد 

مجمع عاشقان خورشید است 

  • ۰ نظر
  • ۲۸ فروردين ۰۱ ، ۱۳:۴۱
  • مهدی طهماسبی دزکی

شعرتان 

شعر باران ولبخند 

شوق تان 

شوق آیینه بودن 

در مسیر خدا صاف و ساده 

رفته از خویشتن می گذشتید 

ای دلیران میدان ایثار 

ای بزرگان گمنام تاریخ 

رستم دشتهای عطشناک 

کاوه های عدالت شمایید

نام تان در دل شهر روشن 

حرف تان زمزمه دار خورشید 

با چراغی فراراه هر نسل 

با وصیت که در خون نوشتید 

تا همیشه پر از شور و شوقید 

ای شهیدان در خون نشسته 

لاله های غریبانه ی شهر 

  • ۰ نظر
  • ۱۸ فروردين ۰۱ ، ۱۲:۳۶
  • مهدی طهماسبی دزکی

ای پر از خاطرات شکسته

ای حماسی ترین شهر ایران

ای نگاه اساطیری تو

با شهیدان هماهنگ بوده

شهر خونین و خرم عجیب است

شعر تو

شعر خونرنگ بوده

ای غریبه ترین شهر این دشت

بویی ازاشنایان تو داری

یا نشانی زغیرت زخورشید

از شهیدان ما حرف داری

 

 

  • ۰ نظر
  • ۱۸ فروردين ۰۱ ، ۱۲:۳۲
  • مهدی طهماسبی دزکی

رمضان آمد و می گفت که باران با اوست

شوق دیدار گل و عطر بهاران با اوست

در سحر های پر از لذت و سر شار دعا

لحظه های خوش این چشم به راهان با اوست

سفره ای بهر ضیافت بگشود است خدا

که دل انگیزی و این مژده یاران با اوست

کوچه واکرده که تا سمت خدا پر بزنیم

گذر ازخاک و رسیدن سوی جانان با اوست

دست پر مهر و کریمش به مددخواهی ماست

آن که احساس خوش خیل شهیدان با اوست

پدرم منتظرش بود که از راه رسید

در نیایش نظر پاک و غزلخوان با اوست

هر طرف می نگرم  حس خوش باران است

 رمضان آمد و می گفت که باران با اوست

  • ۰ نظر
  • ۱۴ فروردين ۰۱ ، ۱۱:۰۲
  • مهدی طهماسبی دزکی

قرنی از نو رسیده است از راه

قرن خورشید هنگامه ی ماه

قرن آیینه های فراوان

قرن آدینه های گل و جان

هر طرف دل تپشناک بودن

تشنه کام و عطشناک بودن

بوی پایان چشم انتظاری

قرن همراهی و بیقراری

عهد خورشید در جان و دل هاست

منتظر این دل خسته ی ماست

قرنی از جنس توحید و دیدار

منتظر بر ظهور رخ یار

قرن یاس و سپیده است اکنون

قرن تازه رسیده است اکنون

 

  • ۰ نظر
  • ۱۴ فروردين ۰۱ ، ۱۰:۵۳
  • مهدی طهماسبی دزکی

صبح دیدارتان صبح نوروزچون صمیمی ترین بامدادان 

مژده ی وصل تان زنده سازد هرچه را هست از خیل یاران 

صبح دیدارتان خواهش ماست در تکاپوی دریادلی ها 

چون کویری که با خویش دارد چون تمنای مشتاق باران

برف پیری نشسته است اینجا بر سر و روی مان سرد و غمگین 

بی تو سر شار اندوه باشد روزهای غم روزگاران 

کاش صبحی پر از عید گل ها مملو از عطر نوروز دیدار 

از نسیم دل انگیز جوید این دلم مژده ی وصل یاران 

ای بهاری ترین شعر هستی ای غزلگفته ی حضرت عشق 

صبح دیدارتان صبح نوروزچون صمیمی ترین بامدادان 

 

  • ۰ نظر
  • ۰۶ فروردين ۰۱ ، ۰۸:۲۲
  • مهدی طهماسبی دزکی
بایگانی
آخرین مطالب