بهار عشق
پنجشنبه, ۲۵ خرداد ۱۳۹۶، ۰۷:۵۷ ق.ظ
دراین لب تشنگی های غریب با خدا بودن
چه سخت است ای بهار عشق از رویت جدا بودن
تو در تنهایی خود برلبانت عطر یادحق
وما بی روی تو در غصه ای بی انتها بودن
شب قدر است ما دلتنگ بر تنهایی آقا
امیر کشوردلها چه می شد با شما بودن
امیری تو که تو نعم الامیر عالمینی تو
خوشا در عالم سرمستی از غم ها رها بودن
شب قدراست آقاجان مرا با دست خود بنویس
به جان مادرت درعرصه کرب وبلا بودن
طنین خسته غمناله هایم می شود اینک
چه سخت است ای بهار عشق از رویت جدا بودن
- ۹۶/۰۳/۲۵