می گویم غم دل را
چهارشنبه, ۲۹ آذر ۱۳۹۶، ۰۹:۲۷ ق.ظ
من از دست زمین با باد می گویم غم دل را
شبی با خاطری نا شاد می گویم غم دل را
به شیرینی چشمانت قسم ای همنوای من
منم همپایه با فرهاد می گویم غم دل را
اگرچه آخرین شاگرد مکتب خانه عشقم
چه شاگردانه با استاد می گویم غم دل را
به اشک دیده و خون دل و آیین دلداری
به راه شوق جان می داد می گویم غم دل را
گمان چله ای برفی است بر رخسار من اینک
به امیدی در این رهیاد می گویم غم دل را
اگرچه من اسیر آن روز نازآفرین گشتم
رها از لحظه ها ،آزاد می گویم غم دل را
زمین جز غصه بر اندوه من چیزی نمی دارد
من از دست زمین با باد می گویم غم دل را
- ۹۶/۰۹/۲۹