باران آتش
شنبه, ۲۹ مهر ۱۴۰۲، ۰۷:۰۲ ق.ظ
باران آتش بر سر بیمارها ریخت
آتش فرود آمد، در و دیوارها ریخت
بیمارها بی حرف و بی جان رفته در خواب
گویا جهان در فتنه اینسان رفته در خواب
این صحنه ها آیینه ی نامردمی هاست
این انفجار کینه ی نامردمی هاست
اینجا خباثت های صهیونی زیاد است
عمر ستمگر عاقبت بر رنج و باد است
بیدار شو هنگامه ی مردانگی هاست
غزه ، نشان غیرت مردان دریاست
ذکرحسین است این طنین افکنده در خاک
یاریگر مظلوم شو، بر ضد سفاک
بر ضد قوم وحشی جانی خونریز
برخیز کاری کن ز جان و دل تو برخیز
- ۰۲/۰۷/۲۹