روزگار سادگی
پنجشنبه, ۲۹ شهریور ۱۴۰۳، ۰۸:۳۹ ق.ظ
بگذرم از خاک و گل سیما شوم
همنفس با لالۀ شیدا شوم
هرچه گم گشتم برای من بس است
چند روزی ظاهر و پیدا شوم
مثل ایام گذشته با صفا
در طریق عشق بازی ها شوم
مثل مجنون غریب پیر شهر
من غزلخوان رخ لیلا شوم
روزگار سادگی هرچند نیست
باده نوش حضرت مولا شوم
ساده و چشم انتظار و دردمند
محو در آیینۀ فردا شوم
روزها را در تلاطم طی کنم
رهنورد عالم بالا شوم
سخت می گرددمرا اما چه خوب
می شد اینجا همدل دریا شوم
واژه در واژه به راه عشق گل
بگذرم از خاک و گل سیما شوم
- ۰۳/۰۶/۲۹