خیلی ها برای خوش رقصی ها همه کاری می کنند در ظاهر باشما هستند ولی پشت سر حاضرند رستم های وجودی را بفروشند این جماعت سر در آخورهای سیاسی دارند ولی بهره ای از سواد و فهم ندارند نزدیک آخر خطند ولی هنوز حرص و طمع شان شعله ور تر از جوانان جویای نام است وای از این نادرست اندیشان خام که هنوز عطش و ولع شان کشنده است و چه زیبا در این تمثیل به این نامطهر باوران اشاره شده است
در یادهای
شهر دل
تا جا گرفتم
در بین تنهایی خود
ماوا گرفتم
یک روز بعد رفتنت یک صبح غمگین
از رفتگرها
وعده هایت را
گرفتم
مردی ز تبار همدلی می آید
برخیز بهار همدلی می آید
با بارش نور و رحمت و شوق و امید
اینک به دیار همدلی می آید
سلام ای دوستان شعر پرور
بود این پنجشنبه وقت دیدار
مصلی، شهرکرد در ساعت ده
رئیس جمهور بیاید بهر این کار
مبلغ های این دیدار باشید
نه یک بار و نه ده بار و نه صد بار
زمان پنجشنبه ۲۵ آبان ۱۴۰۲
کدام بی طرفی هرچه هست بی شرفی است
نماد بی شرفی در زمانه بی طرفی است
حسین رسم شهادت کشید با خونش
که هرچه هست رهایی ز درد بی هدفی است
دوستان نامرادم دوستان نامراد
ننگ بر اندیشه پرکینۀ تزویر باد
یک جماعت خویش را بالاترین دانسته اند
دیگران در نزدشان هستند جمعی بی سواد
یکجماعت شیفته خودشیفته خودمحورند
با تلاطم های غم در کوچه های حزب باد
غیر خود باور نمی دارند کس را هیچ گاه
وای از این غصه ها کز آسمان بر ما فتاد
این جماعت در پژوهش حرفشان بسیار کم
این جماعت در خیانت سطح شان خیلی زیاد
معجز این ناکسان هم دیدنی هم گفتنی است
در نوا آوردن سرنا ز سر قیف گشاد
می نویسم تا بماند حرف من در حرفها
ننگ بر اندیشه پرکینۀ تزویر باد
20/8/1402
دلتنگ تر از سپیده ی بارانی
از اوج شرف نشانه ها می دانی
برخیز و برو به کوی مولا ای دل
هر چیز که در جستن آنی ، آنی
ای دل تو بخوان نشانه ی پنهانی
در نیمه شبی به دیده ی بارانی
با عشق بدان به جان گلها سوگند
هر چیز که در جستن آنی ، آنی
گفتگو کیمیا و اکسیر بی بدیل تاثیر گذاری است که در همه جا و همه ی زمان‌ها اثربخشی خویش را به نحو احسن نشان می‌دهد. هرگاه سلایق متفاوت ومختلف باهم حرف بزنند یخ بی اعتمادی می شکند و گل همیشه بهار مهربانی جایگزین آن می شود باور کنیم می شود منتقد منصف بود ولی با دولتمردان و مردم حرف زد و مسئولین هم در این گفتگوها هم باید شنونده خوبی باشند و هم گوشی شنوا برای دریافت مشکلات داشته باشند و هم از کارهای انجام شده و تلاش های ستودنی در سطوح مختلف باید بگویند و هم امیدآفرینی و اعتماد سازی کنند.
خورشید غریب بر تو همواره سلام
ای شوق نجیب بر تو همواره سلام
هرلحظه کنار قامت شش گوشه
بویی است ز سیب بر تو همواره سلام
بزرگترین دارایی هر انسانی شرف، شرافت و عزت اوست. این ویژگی برای مدیران و مسئولان باید پر رنگ تر از دیگران باشد. این روزها در فضای مجازی شاهد هجمه‌های کاملا برنامه ریزی شده از سوی منتقدینی هستیم که گاه جوهر انصاف در کلامشان کم رنگ تر از همیشه شده است ولی علی‌رغم این موضوع بر آنها حرجی نیست بلکه مشکل اصلی به مدیران کل و مسئولینی برمی‌گردد که در جایگاهی قرار گرفته اند و تلاش‌ها انجام داده اند و اکنون باید از شرف و عزت کارکردی خویش دفاع کنند ولی متاسفانه سکوت پیشه کرده اند. مدیرانی که نسبت به ادوار و سنوات گذشته کارهای قابل دفاع فراوانی دارند که قصور و کوتاهی های احتمالی در برابر این کارها محلی از اعراب ندارند. ولی در وقت دفاع از عملکردها در مقابل منتقدان فضای مجازی نمی توانند از شرافت و عزت خودشان و جایگاهی که در آن هستند دفاع کنند. آقایان مدیران استانی بیدار شوید.قرار نیست جایگاه مدیریت ارشد استان در هر حرکتی و در مقابل منتقدین برای شما هزینه شود و شما در کنج عافیت به سر ببرید و نوک پیکان انتقادات را به ظاهر امر از خودتان دور کنید. قطعا شما باید پاسخگو باشید، شما باید مؤاخذه شوید شما باید از عزت و شرفتان دفاع کنید. قرار نیست دیگران برای سرخوشی شما هزینه بدهند.منتظرحضورشما،روابط عمومی،مجموعه ی رسانه ای و تیم اداری تان برای دفاع از شرافت اداری و عملکردی تان هستیم. یقین بدانید که این یک درخواست معمولی نیست بلکه یک خواسته عمومی و انقلابی است پس با تمام توان برای دفاع از حیثیت کاری تان وارد عمل شوید
چند روزی است که فضای مجازی استان را رصد و بررسی می کنم و با پازلی عجیب، غریب و در عین حال برنامه ریزی شده مواجه شده ام . نقشه ای که به محوریت گدایان اعتبار برای ماندن در جایگاه دارند فرماندهی می شود و در آن تهدید ، تطمیع و هزینه تراشی جلوه گری می کند و صد البته باید به او گفت به قول حکیم ابوالقاسم فردوسی بزرگ چو بیشه تهی ماند از نره شیر شغالان در آید به بیشه دلیر ضمنا یادآوری می کنم که صبر انقلابی ما حدی دارد و در صورت ادامه دادن به این وضع قطعا کاسه صبرمان لبریز خواهد شد و آنچنان می شود که طوفانی به پا می کنیم که دیگر مهر و آذر نمی شناسد و بهمن وار خواهد بود و به آن کوتاه قد هتاک تغییر نام داده هم که فحاشی کرده و در جاهای مختلف آن را نقل کرده و متاسفانه به آن هم افتخار کرده و از طرفی به همه آویزان شده و فیلم سینمایی بازی میکند می گوییم اگر حریمش را نشناسد و پایش را از گلیمش درازتر کند با او برخوردی مثل خودش خواهیم داشت و این آخرین هشدار خواهد بود و خودش هم درک می کند که به همه تحرکات او و دار و دسته اش احاطه داریم .
گدایی به منصب نشد شهریار
تو را با نبرد بزرگان چه کار
ای حس و حال سرخ بیداری دل من
در حسرت دیدار ، غمداری دل من
تو اهل ماندن در دیار ناامیدی
هرگز نبودی گرچه ناچاری دل من
همواره پاسخ های تو بر موج خوبی
این بوده در هر نقطه ای آری دل من
دنیای نامردان سرای پوچ بازان
در این سرا همواره بیماری دل من
راهی به سمت لحظه ی دیدار جویی
چشم انتظار روی دلداری دل من
برخیز ای جامانده در اوج غریبی
دیگر گذشته روز بی یاری دل من
شب رفت و صبح بودن از مشرق دمیده
ای حس و حال سرخ بیداری دل من
1402/8/11
آتش می بارد
خانه ها می سوزد
دلها غمگین است
چه غمگنانه
شراره ها تا افق
قد می کشد
سکوت
سکوت
وسکوت
ولی از این آتش
ققنوس حماسی غیرت
بال و پر خواهد کشید
و قدس مقدس
از زنجیر ناکسان
و چنبره ی کفتاران
بیرون خواهد آمد
به صبح باور داریم
تقدیم به روح بلند زنده یاد استاد مرید محمدی
غزلی ساخته ام مانده در او رنگ امید
غزلی از عطش و شوق، هم آوای شهید
غزلم بوم نجیبی است که درسینه ی آن
دست نقاش زمان نقشی ازاحساس کشید
واژه واژه همه‌ی حرف مراگفت غزل
لحظه لحظه همه‌ی داغ مرا گفت جدید
ایل من آتش غم شعله‌ور از رفتن شد
بازهم زهر فراق است که اندیشه، چشید
بلبلی خون دلی خورد در این مزرع شوق
اجل از راه رسیده است که آن مرغ پرید
باورش سخت ولی هست خبرها انگار
رفته تا سمت خدا چرخ زنان روح مرید
رفته از خاک به پرواز در آبان غریب
پیر نیکو صفت زنده دل موی سپید
ای مسافر سفر آخر تو بی تشویش
برو آینه به کف سوی دیار خورشید
خاطراتش همه جاهست غزل باید ساخت
غزلی ساخته ام مانده در او رنگ امید
در شامگاه ۱۴۰۲/۸/۷استاد مرید محمدی گهرویی پیر سپید موی نیک اندیش اخلاق مدار در پانزدهمین سالگرد قیصر امین‌پور بعد از یک دوره طولانی بیماری دل از خاک برداشت و تا آسمان بیکران پرکشید. زنده یاد مرید محمدی شاعر،ترانه سرا، نویسنده، ناشر، خطاط،فرهنگ پژوه،موسیقی شناس،روزنامه نگار و از همه مهمتر معلم بود و این هنر معلمی اش را در عرصه ادبیات با شاگردپروری ، تشکیل انجمن ادبی عمان سامانی و جشنواره های ادبی که ماناترین آنها جشنواره فاطمه کوثر هستی ، به خوبی نشان داده است. مرید اقیانوسی آرام بود که در دل خویش چشمه های گوناگون ادب و فرهنگ ره زنده نگه داشته بود. مرید از پرچمداران شعر دفاع مقدس و انقلاب اسلامی در استان بود و پرکاربردی مفاهیم آیینی، اخلاقی، شهدا و فرهنگ ماندگار بختیاری و موسیقی پویای آن در شعرش تجلی خاصی دارد. پیرمرد متبسم خودمانی در همه محافل حضور داشت و صمیمیت در شعر و وجود او موج می زد. آخرین بار که دیدمش احساس خاصی داشت و گلایه مند از بی توجهی به حوزه ادبیات و فرهنگ بود و می گفت دلم می خواهد که راهکنش های عملیاتی برای حضور شاعران و نویسندگان در سطح مراکز فرهنگ و ادب ببیند و هرچند آنان که باید در این زمینه بیندیشند درسکوت کاملند. خدایش رحمت کند که بزرگ بود و بی صدا رفت .
بگو اینجا مکش تو خط قرمز
چه می گویی چه می خندی بر این تز
بگو با کارشناس تغذیه که
ز جان گر بگذریم ته دیگ هرگز
در چند روزگذشته گذشته دو مدال ونشان خدمت جهادی ازسوی قرارگاه مرکزی «سپهبدان شهید کشور» به مسئولین استانی اهدا شد که متاسفانه خبر آن در میان اخبار ریز و درشت متعدد گم شد.
نخست اهدای مدال ولوح سپاس خدمت بی منت که مزین به نام شهیدان حاج قاسم سلیمانی وعلی صیاد شیرازی است و من آنرا نماد اتحاد وهمدلی تفکرات انقلابی می نامم و می دانم به جناب آقای حیدری استاندار چهارمحال و بختیاری از سوی قرارگاه جهادی سپهبدان شهید و شورای راهبردی مردمی که وظیفه ی ایشان را درراستای خدمت به مردم نجیب استان سنگین تر از قبل نمود و در عین باید از دل تهدیدات و دشواری های متعدد همچون آن شهیدان گرانقدرفرصت خدمت را به نحو احسن به مردم غیور و صبور فراهم نمود.
و دوم اهدای مدال خدمت به برادربسیجی ابراهیم بیاتی جانشین پایگاه بسیج چند قومیتی کشوری و رئیس شورای راهبردی و مردمی استان که نشان از لیاقت و ظرفیت ایشان و مجموعه همراهشان دارد توسط مسئولین قرارگاه کشوری سپهبدان شهید ورییس شورای راهبردی کشورسرباز ولایت جانبازسرافراز حاج بهرام علیشاهی اعطا گردید
واین برای همیشه برتارک استان خواهد درخشید..در خصوص شورای راهبردی مردمی بیشتر خواهیم شنید وخواهیم گفت ولی یادآوری
این نکته خالی از لطف نیست که این شورا عمده وظیفه خویش را بنابر فرمایش مقام معظم رهبری امیدآفرینی در مردم ، برداشتن فاصله ها و ایفای نقش حلقه مفقوده ارتباط بین مردم و مسئولین استانی و ملی بنیان نهاده است..
خدا رحمت کند اموات شما را یک پیرزن باصفایی در محله ما بود که در پاسخگویی کوبنده ید طولایی داشت یکی از بیت هایی که می گفت این بود
زنیکه حرف ایزد کاشکی که زن بید
کلوخه سرم شکست کاشکی که سنگ بید
و این مصداق حال امثال آقای محمودی است که فکر می کند چون بین بچه های اختلاف است چند وقتی است که زبان درآورده و بلبل زبانی می کند ولی به او و امثال وی بگویید اشتباه محاسباتی دارند من و دکتر خسروی و آقای نیکخو و بقیه نیروهای کاربلد انقلابی در جزئیات با هم اگر اختلاف نظری داریم ولی در کلیات مدافع هم هستیم و علی‌رغم اختلاف نظرها یکپارچه ایم و اجازه نخواهیم داد که به دولت مردمی، نیروهای خدوم و مدیریت ارشد استان و تفکر پویای انقلابی خدشه ای وارد کنند
از دیرباز گفته اند فرد خواب رفته را می توان بیدار کرد اما خوابزده را هرگز
این مصداق احوال جماعتی است که چشم خود را روی واقعیت های امروز بسته اند و یکسره وقت و بی وقت فقط حرف خودشان که گویی سرچشمه یاس و ناامیدی است را می زنند و پمپاژ غم و غصه اند
بارها از تغییرات به نفع مردم از سوی مدیریت ارشد استان و در راستای امیدآفرینی و امید افزایی سخن گفته ام و در این زمینه مطالبه گری نموده ام و هرگاه که تغییری متناسب با تخصص و تعهد در سطح استان صورت پذیرفته از آن دفاع کرده ام اما این جماعت خوابزده شعار تغییر را سر می دهند و حمایتی هم از گزینه‌های تازه نفس نمی کنند و به نیروهای مدافع انقلاب و دولت مردمی هم متلک می اندازند. به زودی حرف های زیادی دارم که از تلاش‌های صورت گرفته با مخاطب فهیم در میان خواهم گذاشت
مانده ام دیگر چه باید گفت فقط به این بیت خواجه حافظ متوسل می شوم
ای مگس عرصه ی سیمرغ نه جولانگه تست
عرض خود می بری و زحمت ما می داری
دو سه روزی است که شاهد التهاب نامبارکی در برخی از گروه های فعال فضای مجازی استان بوده ایم
یکی از بایسته های ارزشمند مطالبه گری داشتن ادب و مودبانه سخن گفتن است براساس آموزه های دینی و قرآنی حق نداریم هتاکانه سخن بگوییم و از القاب ناپسند و زشت برای افراد در هر جایگاهی که هستند به کارببریم و پرده های حیا را به یکباره پاره نماییم.
این روش مخرب نه اخلاقی و نه دینی است و باید در روشمندی دینی کاربران شک نماییم.
البته در پشت پرده این تحرکات ویرانگر شاهد حضور آنی هستیم که گدایی اعتبار را با بذل و بخشش انجام می دهد به او تذکر می دهیم که همه تحرکات او در تیررس دوستان ماست و عدم برخورد رسانه ای با او برخلاف آنچه می اندیشد نه بی عرضگی و دست خالی بودن ما که برآمده از صبر و حجب و حیای انقلابی ماست که آن‌هم اندازه ای دارد و همیشگی نیست و به او می گوییم
گدایی به منصب نشد شهریار
تو را با نبرد بزرگان چه کار
العاقل یکفیه بالاشاره
از ما گفتن بود خود دانی
شرح این بی صلاحی خود را
هنگامه‌ی شوق و دلبری آمده است
بر ملک وجود سروری آمده است
شد موسم شادمانی اهل ولا
میلاد امام عسکری آمده است
تا حضرت یار پیش ما خواهد بود
یک جمعه نگار پیش ما خواهد بود
ما اهل بهار و غیرت و دریاییم
آنروز بهار پیش ما خواهد بود
جان محو قرار می شود می آیی
دل غرق نگار می شود می آیی
ای دسته گل محمدی بعد خزان
وقتی که بهار می شود می آیی
یکی دو سال پیش در چنین روزهایی خدمت یکی از دوستان رزمنده که اکنون دیگر در میان ما نیست، بودیم.خدایش رحمت کند مردی موقر،آرام و منطقی که دیدارش برای بنده و امثال من همیشه با برکت بود، پیرمرد محاسن سفید از بی حیایی رسانه ای خیلی گلایه داشت و گفت: "مراقب سگ های هار رسانه ای باشید ". تعبیر جالبی بود . گفت قلم هایی که علی الحساب صرفا جهت انتقام جویی می نویسند و خودمحورند و در هر زمینه اظهار فضل می کنند و متاسفانه این گونه قلم ها رشد قارچ گونه ای دارند و سریع زمینه را برای پیدایش قلم های هم جنس خودشان فراهم می کنند. پیرمرد دوسه تا سفارش دیگر هم داشت اول مطالبه گری کنید ولی اگر کسی حرف درستی زد آن را بپذیرید دوم از گفتن حق و دفاع از حقیقت که ریشه در خون شهیدان دارد کوتاه نیایید شهیدانی که خودم شاهد پرپر شدن بسیاری از جوانان برومند در تظاهرات ضد رژیم طاغوت و جبهه های جنگ تحمیلی بودم چه جوان هایی که برای برافراشته شدن پرچم حق مداری و حق طلبی در خاک و خون خفتند سوم همیشه اصحاب حق و درستی کمند اما وعده الهی است که نصرت از آن حق جویان و برکت با حق است چهارم مرگ را فراموش نکنید معبری که بازگشتی ندارد وای از کمی توشه و سختی راه و حرفهایش چقدر دلنشین و گیرا بود