تنفسهای دیدار
دوشنبه, ۹ فروردين ۱۳۹۵، ۱۰:۲۴ ق.ظ
من مانده ام در حس غمدار سحرگاه
باچشم های خیس وبیدار سحرگاه
غم خوردن وچشم انتظاری های ممتد
کار دل من گشته وکار سحرگاه
دل را به راهت می دهم هرلحظه هرجا
در کوچه باغ درد وبازار سحرگاه
می آید از عمق نگاه پیر تقویم
اینک تنفسهای دیدار سحرگاه
اینک پر از احساسهای ناب هستم
از لابلای شوق پر بار سحرگاه
من مصحف عشق ترا تدریس کردم
در حوزه اندیشه دلدار سحرگاه
همناله وهمراه وهم آهنگ هستم
باچشم های خیس وبیدار سحرگاه
- ۹۵/۰۱/۰۹