رها کسی شبیه خودم

فضایی برای فرهنگ وهنر ایران اسلامی

رها کسی شبیه خودم

فضایی برای فرهنگ وهنر ایران اسلامی

سلام خوش آمدید

یادش بخیر شبهای برفی

چهارشنبه, ۲۹ آذر ۱۳۹۶، ۱۲:۳۸ ب.ظ

یادش بخیر شبهای برفی

سوز و سرمای آخرین شب پاییز که با حریر سفید آمیخته می شد

کرسی های چوبی خانه باباجون و آتش زغال گداخته در زیر کرسی که گرمایش تا هنوز هست

آش کشک مادربزرگم که به او ننه آقا می گفتیم با تک و توکی هندوانه وکدو  ونارنگی وسیب حالی به ما می داد

شاهنامه خوانی بابا حالی حماسی داشت و مارا در فضای رزم اشکبوس و رستم رها می کرد

ستون کرد چپ و خم کرد راست

خروش از خم چرخ چاچی بخاست

چوبوسید پیکان سرانگشت او

گذر کرد از مهره پشت او

همه دور هم بودیم ومی خندیدیم و خوش بودیم یادش بخیر وسبز باد
  • مهدی طهماسبی دزکی

نظرات (۰)

هیچ نظری هنوز ثبت نشده است

ارسال نظر

ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">
تجدید کد امنیتی
بایگانی
آخرین مطالب