حماسه در حماسه
يكشنبه, ۴ دی ۱۴۰۱، ۰۸:۴۳ ق.ظ
نوشتم برف را یاد تو بودم
که در سرمای کردستان پربرف
در آن شبهای پر سوز
در آن حسی که بی توصیف باشد
میان سنگر خویش
حماسه در حماسه می سرودی
به فکر عشق بودی
به فکر کودکان سرزمینت
نماز برفی ات
در جانمازی
به پهنای زمستان
همیشه هست در یاد دلیران
تو ای رزمنده ی گمنام ایران
تو ای سربند بر سر
تو ای مرد دلیر چفیه بر دوش
تو ای در جاری گمنامی خویش
پر از حس غریبی
پر از شوق شدیدی
تو در دیوان مردی
نشان مثنوی های جدیدی
نشان غیرت دریادلی ها
همیشه عکس هایت
برایم حرف دارد
و ما مدیون آن حس نجیبیم
- ۰۱/۱۰/۰۴