عطش شوق اهورایی
چهارشنبه, ۱۳ دی ۱۴۰۲، ۰۱:۴۹ ب.ظ
جمعه ای تلخ
فضایی دلگیر
آسمان ملتهب از داغ فراق
و زمین چشم به راه
هرچه از ثانیه ها می گذرد
حس دلتنگی ما بیشتر از پیشتر است
ناگهان از شب بغداد خبر آوردند
به سر و سینه زنان فاخته ها می خواندند
ای خسته دلان میر و علمدار نیامد
سپهدار نیامد
اشک بر چهره ی ما می جوشید
حاج قاسم به خدا پیوسته
جرعه نوش از عطش شوق طهورایی شد
سرخ همصحبت آیینه ی زهرایی شد
- ۰۲/۱۰/۱۳