تنهایی زمین
شنبه, ۱۱ فروردين ۱۴۰۳، ۱۰:۱۱ ق.ظ
دردا که کوفه هیچ به غیر از بلا نداشت
تنهایی زمین که دگر انتها نداشت
آن شام سرد و خسته که زما جان و دل گرفت
داغی به جز به خرمن آل عبا نداشت
در واژه واژه های غریبانه سحر
دیگر نشان ز سوز دل مرتضی نداشت
اینجا تمام ثانیه ها دل گرفته اند
دیگر نشان ز گسترۀ هل اتی نداشت
ای کوفه آه و غم به دلت تا قیامت است
زیرا امیر عشق به جز ربنا نداشت
غمگین بخوان ز درد دل لحظه های سرخ
شب مانده بود و حوصلۀ کوفه را نداشت
آتش بزن به حنجره هایی که ناشکیب
جز غصه بر حریم دل لافتی نداشت
از آسمان منادی غم ، ناله ها کشید
از قصه ای که غصۀ شهر خدا نداشت
بعد از علی تمام جهان غصه بود و داغ
تنهایی زمین که دگر انتها نداشت
- ۰۳/۰۱/۱۱