بهانه می گرفتم
چهارشنبه, ۲۱ شهریور ۱۴۰۳، ۰۲:۱۹ ب.ظ
سلانه سلانه
میرفت
و من
چونان دیوار شکسته ای
ایستاده که نه
نیمه افتاده می نگریستمش
بهانه می گرفتم
شاید برگردد
اما نگاهش را
در لابلای بغض هایش
دزدانه پیش برد
و آن چنان رفت
که مسیر پرواز را
به سرعت طی کرد
و هنوز شالهاست
بهانه می گیرم
در کوچه ها سراغش می روم
غروب های غریبه دلتنگش می شوم
ولی هنوز
دزدانه از من می گریزد
- ۰۳/۰۶/۲۱