ترا من چشم در راهم
شنبه, ۱۳ مهر ۱۴۰۴، ۱۰:۰۷ ب.ظ
ترا من چشم در راهم امیدم
ببین از دست دوری ات چه دیدم
به تیر طعنه دشمن آتشم زد
بگویم من چه دیدم یا شنیدم
کمی آن سوتر از حال مکرر
چه رنجی بهر دیدارت کشیدم
به امیدی که می آیی به این سو
من از دلهای خسته دل بریدم
ببین اوج غریبی در نگاهم
ببین شوق عطشمند شدیدم
به راهت خون نگارم خون نشانم
پر از ناگفته هایی از شهیدم
بیا تا با خط اشکم بگویم
که در هجران رویت من چه دیدم
در این حسرت سرای چند روزه
به قدر عمر باقی غم چشیدم
کنون در شامگاه جمعه ی عشق
من از وصل تو نقشی کشیدم
هنوزم در تپش های نگاهم
ترا من چشم در راهم امیدم
۱۶/۸/۸۱
- ۰۴/۰۷/۱۳