ای همه نوروز همه خرمی
جمعه, ۲۶ مهر ۱۴۰۴، ۰۵:۰۴ ب.ظ
برگ خزان دیده ی مستم بیا
زرد شدم بی تو شکستم بیا
غیر غم و گریه و اشک فراق
کار دگر نیست به دستم بیا
بر سر راهت منم تا سحر
چشم به راه تو نشستم بیا
خوب من ای صاحب عدل و امید
جانب من هر چه که هستم بیا
مذهب من غیر ولای تو نیست
خوب ببین عشق پرستم بیا
آتش روییده در خرمنم
عاشقت از روز الستم بیا
ای همه نوروز همه خرمی
برگ خزان دیده ی مستم بیا
۲۸/۱۲/۸۲
- ۰۴/۰۷/۲۶