قانون گل
جمعه, ۲۶ مهر ۱۴۰۴، ۰۵:۰۵ ب.ظ
هجوم حادثه ها، ناله های هر روزه
غروب های غریبه صدای هر روزه
تو دور مانده از من، من از شما دورم
دوباره بی کسی ام در فضای هر روزه
مگر چه کرده ام اینک اسیر هجرانم
حضور مبهم درد و چرای هر روزه
شکست کشتی دل در هبوط تنهایی
خروش موج غم و ناخدای هر روزه
من از قبیله ی عشقم قبیله ی فریاد
که مرده در دل شهرم صفای هر روزه
کفن بپوش قلم را که ناله ها دارد
و خون تراود از آن ناله های هر روزه
بیا دوباره به قانون گل مجهز شو
چقدر دیدن یاسا، بلای هر روزه
ز سمت مشرق دل می رسی شبیه بهار
نه مثل مردم بی همنوای هر روزه
۱۳۸۲
- ۰۴/۰۷/۲۶