از روزهای سرخ می نویسم
از روزهای فوران اخلاص
و وفور پرواز
از روزهایی که بهار
در گوشه های سنگر خاکی
همراه خاکی پوشان بود
از تلاطم دریایی
تا نقش بی همانند حماسه های زنده
از روزهای کم تکرار
تا مردان کم نظیر
از نوجوانان بزرگ شده
تا پیران ایستاده
از نگاه مجروح غریب
تا خاطرات زخمی زمین
من روایت ماندگار حماسه ای خونینم
امید در دل من است و
عطش در نگاهم
جغرافیایی جودم
سرشار از مردان مردی است
که تاریخ را با خون نوشتند
در ساحل اروند در مجنون نوشتند
من راوی روزهای عطشناک عزتم- ۰ نظر
- ۲۱ اسفند ۹۵ ، ۱۳:۰۷